کلمه جو
صفحه اصلی

جاذ

فرهنگ فارسی

بر دهان خوردن آب و مانند آن

لغت نامه دهخدا

جاذ. [ جاذذ ] ( ع ص ) شتاب کننده. || از بیخ برنده. || شکننده. || پاره کننده. ( منتهی الارب ).

جأذ. [ ج َءْ ذْ ] ( ع مص ) بر دهان خوردن آب و مانند آنرا. ( منتهی الارب ).

جاذ. [ جاذذ ] (ع ص ) شتاب کننده . || از بیخ برنده . || شکننده . || پاره کننده . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: