کلمه جو
صفحه اصلی

تابیدگی

فارسی به انگلیسی

ply


فرهنگ فارسی

خم شدن جزئی پوستۀ زمین


لغت نامه دهخدا

تابیدگی. [ دَ / دِ ] ( حامص ) حالت تابیده. حاصل عمل تابیدن. رجوع به تاب و تاب داشتن شود.


کلمات دیگر: