پربار رفتن شتر
جاث
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جاث. [ جاث ث ] ( ع ص ) نعت فاعلی ازجَث . ترسنده و ترساننده. کسی که بترسد و کسی که بترساند. || زننده. || برنده. از بیخ وبن برکننده. ( منتهی الارب ). رجوع به جَث شود.
جأث. [ ج َ ءَ ] ( ع مص ) گران شدن وقت برخواستن. ( منتهی الارب ). || گران شدن وقت برداشتن چیز گران. ( منتهی الارب ) ( المنجد ).
جأث. [ ج َءْ ث ْ ] ( ع مص ) پربار رفتن شتر. || نقل کردن مرد اخبار را. ( منتهی الارب ).
جأث. [ ج َ ءَ ] ( ع مص ) گران شدن وقت برخواستن. ( منتهی الارب ). || گران شدن وقت برداشتن چیز گران. ( منتهی الارب ) ( المنجد ).
جأث. [ ج َءْ ث ْ ] ( ع مص ) پربار رفتن شتر. || نقل کردن مرد اخبار را. ( منتهی الارب ).
جاث . [ جاث ث ] (ع ص ) نعت فاعلی ازجَث ّ. ترسنده و ترساننده . کسی که بترسد و کسی که بترساند. || زننده . || برنده . از بیخ وبن برکننده . (منتهی الارب ). رجوع به جَث ّ شود.
کلمات دیگر: