کلمه جو
صفحه اصلی

ثاوه

لغت نامه دهخدا

( ثاوة ) ثاوة. [ وَ ] ( ع اِ ) میش کلان سال. || گوسفند لاغر. || اندک باقی مانده از بسیار. || ثایه. و نیز رجوع به ثایه شود.

ثاوة. [ وَ ] (ع اِ) میش کلان سال . || گوسفند لاغر. || اندک باقی مانده از بسیار. || ثایه . و نیز رجوع به ثایه شود.



کلمات دیگر: