صفحه اصلی
پاروب
بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) پارو
بمعنی پاروست که زن پیر و بیل چوبین باشد
لغت نامه دهخدا
پاروب. ( اِ ) بمعنی پاروست که زن پیر و بیل چوبین باشد. ( برهان ). و رجوع به پارو شود.
کلمات دیگر: