کلمه جو
صفحه اصلی

پادشاهی راندن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) سلطنت کردن .
سلطنت کردن و چون او را وفات آمد دارا هنوز نزاده بود و مادرش پادشاهی می راند

لغت نامه دهخدا

پادشاهی راندن. [ دْ / دِ دَ ] ( مص مرکب ) سلطنت کردن : و چون او را وفات آمد دارا هنوز نزاده بود و مادرش پادشاهی میراند. ( ابن بلخی ).


کلمات دیگر: