کلمه جو
صفحه اصلی

کف دستی

فارسی به انگلیسی

metacarpal

مترادف و متضاد

palmar (صفت)
کف دستی

فرهنگ فارسی

تازیانه و جز آن بر کف دست . - کف دستی خوردن سیاست شدن از ضرب تازیانه بر کف دست .

مربوط به کف دست یا واقع در آن


لغت نامه دهخدا

کف دستی. [ ک َ دَ ] ( اِ مرکب ) ضرب تازیانه و جز آن بر کف دست. ( ناظم الاطباء ).
- کف دستی خوردن ؛ سیاست شدن از ضرب تازیانه بر کف دست. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگستان زبان و ادب

{palmar/ palmaris} [پزشکی] مربوط به کف دست یا واقع در آن


کلمات دیگر: