فرایند انتقال مادۀ جذبشده ازطریق شستوشوی آن با یک جریان مایع یا گاز
شویش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شویش. [ ش ُ وَ ] ( اِخ ) ابن حیاش ،مکنی به ابورقاد. محدث است. رجوع به ابورقاد شود.
فرهنگستان زبان و ادب
{elution} [شیمی، مهندسی بسپار] فرایند انتقال مادۀ جذب شده ازطریق شست وشوی آن با یک جریان مایع یا گاز
پیشنهاد کاربران
شویش: همسرش، شوهرش
کلمات دیگر: