کلمه جو
صفحه اصلی

کشور همسایه

فرهنگ فارسی

کشوری در مجاورت کشوری دیگر که با آن مرز مشترک دارد


فرهنگستان زبان و ادب

{neighbouring state/ neighbour state} [جغرافیای سیاسی] کشوری در مجاورت کشوری دیگر که با آن مرز مشترک دارد

پیشنهاد کاربران

bordering country - bordered to - Neighboring country


کلمات دیگر: