کلمه جو
صفحه اصلی

شکاربان

فارسی به انگلیسی

game warden, game-keeper

game-keeper


game warden, keeper


مترادف و متضاد

gamekeeper (اسم)
شکاربان، قرقچی، متصدی جانوران شکاری

فرهنگ فارسی

حافظ شکار نگهدار شکار شکار بان و تیر انداز .

کسی که مراقبت از جانوران وحشی و جلوگیری از شکار غیرمجاز آنها را بر عهده دارد


لغت نامه دهخدا

شکاربان. [ ش ِ ] ( ص مرکب )حافظ شکار. نگهدار شکار. که نگاهبانی و حفاظت شکارگاه کند: قَسْوَر؛ شکاربان تیرانداز. ( منتهی الارب ).

دانشنامه آزاد فارسی

شکاربان (gamekeeper)
کسی که پرندگانی را برای شکار می پروراند، از آن ها نگهداری می کند و نیز بخش عمده ای از سازمان دهی گروه های شکار را بر عهده دارد. شکاربان موظف است که پرندگان را، معمولاً در شرایط غیرطبیعی، بپروراند، در فضاهای محافظت شده آزاد کند، و از آنان دربرابر بیماری، حیوانات شکارگر و شکارچیان غیرمجاز محافظت کند. شکاربان، شکارچیان را در فصل شکار از برنامۀ شکارِ روزانه مطلع می کند و رم دهندگان را در ضمن شکار هدایت می کند تا پرندگان را به سمتِ تفنگ شکارچیان بتارانند.

فرهنگستان زبان و ادب

{game keeper} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] کسی که مراقبت از جانوران وحشی و جلوگیری از شکار غیرمجاز آنها را بر عهده دارد


کلمات دیگر: