سید مرتضی بن سید علی ساری یکی از پادشاهان مرعشیان تبرستان و داماد سید عزالدین هزارجریبی بود که در سال ۸۲۱ هجری در پی مرگ پدرش و با حمایت نصیرالدین مرعشی به حکومت رسید ولی پس از مدتی اختلافاتی بین نصیرالدین و مرتضی پیش آمد که موجب انجام جنگ های فی ما بین این دو شد.
ظهیرالدین, مرعشی (1368). تاریخ طبرستان و مازندران و رویان (PDF). انتشارات شرق.
خواندمیر, غیاث الدین بن همام الدین الحسینی (1362). حبیب السیر فی اخبار افراد بشر (جلد ۳). انتشارات خیام.
غیاث الدین، عموی مرتضی، فکر می کرد که سید علی ساری پس از خودش، حکومت را به او می سپارد؛ ولی پس از آن که سید علی ساری به جای خویش، در نماز عید قربان، فرزندش سید مرتضی را فرستاد، غیاث الدین بازگشت نمود و نامه ای تهدیدآمیز به سید علی نگاشت. سپس سید علی ساری با برادر دیگرش، سید نصیرالدین، به مشورت نشست و از او برای پسرش بیعت گرفت. در سال ۸۲۰هجری سید علی ساری وفات یافت و فرزندش، مرتضی، بر مسند نشست. سید نصیرالدین نیز در این هنگام، برای مرتضی از سید علی آمل، ملک کیومرث و فرزندان سید رضی الدین بیعت گرفت و نامه ای به شاهرخ رساند و در آن درخواست حکم مازندران را برای مرتضی نمود. شاهرخ حکم مازندران نداد و «مال» توقع نمود.
«اسکندر روزافزون»، یکی از مشاوران سید غیاث الدین بود که در اواخر عمر سید علی ساری، با سید مرتضی همراه شد. هنگامی که مرتضی بر مسند حکومت نشست، روزافزون را به عنوان مشاور خاص خویش برگزید. روزافزون به این فکر افتاد که غیاث الدین را که تا آن زمان در زندان محبوس بود، بکشد تا از خطرات احتمالی بکاهد. سید مرتضی نیز چندان بی میل به این کار نبود ولی مخالفت بزرگان خاندان، زنان صاحب نفوذ و سید نصیرالدین مانع این عمل شدند.
نصیرالدین پس از آن «ظاهراً» از کلیهٔ فعالیت های سیاسی کناره گیری نمود. سید مرتضی از او درخواست نمود تا به ساری بازگردد و به فعالیاتش ادامه دهد ولی وی نپذیرفت و به شکل علنی اعلام کرد که تصمیم دربارهٔ غیاث الدین بر خلاف روش علی ساری می باشد. پس از آن در سال ۸۲۲ هجری، مرتضی با فراهم آوردن لشکری، به جنگ نصیرالدین شتافت و طی سه نبرد سنگین، به کمک سید علی آمل، نصیرالدین را شکست داد.
ظهیرالدین, مرعشی (1368). تاریخ طبرستان و مازندران و رویان (PDF). انتشارات شرق.
خواندمیر, غیاث الدین بن همام الدین الحسینی (1362). حبیب السیر فی اخبار افراد بشر (جلد ۳). انتشارات خیام.
غیاث الدین، عموی مرتضی، فکر می کرد که سید علی ساری پس از خودش، حکومت را به او می سپارد؛ ولی پس از آن که سید علی ساری به جای خویش، در نماز عید قربان، فرزندش سید مرتضی را فرستاد، غیاث الدین بازگشت نمود و نامه ای تهدیدآمیز به سید علی نگاشت. سپس سید علی ساری با برادر دیگرش، سید نصیرالدین، به مشورت نشست و از او برای پسرش بیعت گرفت. در سال ۸۲۰هجری سید علی ساری وفات یافت و فرزندش، مرتضی، بر مسند نشست. سید نصیرالدین نیز در این هنگام، برای مرتضی از سید علی آمل، ملک کیومرث و فرزندان سید رضی الدین بیعت گرفت و نامه ای به شاهرخ رساند و در آن درخواست حکم مازندران را برای مرتضی نمود. شاهرخ حکم مازندران نداد و «مال» توقع نمود.
«اسکندر روزافزون»، یکی از مشاوران سید غیاث الدین بود که در اواخر عمر سید علی ساری، با سید مرتضی همراه شد. هنگامی که مرتضی بر مسند حکومت نشست، روزافزون را به عنوان مشاور خاص خویش برگزید. روزافزون به این فکر افتاد که غیاث الدین را که تا آن زمان در زندان محبوس بود، بکشد تا از خطرات احتمالی بکاهد. سید مرتضی نیز چندان بی میل به این کار نبود ولی مخالفت بزرگان خاندان، زنان صاحب نفوذ و سید نصیرالدین مانع این عمل شدند.
نصیرالدین پس از آن «ظاهراً» از کلیهٔ فعالیت های سیاسی کناره گیری نمود. سید مرتضی از او درخواست نمود تا به ساری بازگردد و به فعالیاتش ادامه دهد ولی وی نپذیرفت و به شکل علنی اعلام کرد که تصمیم دربارهٔ غیاث الدین بر خلاف روش علی ساری می باشد. پس از آن در سال ۸۲۲ هجری، مرتضی با فراهم آوردن لشکری، به جنگ نصیرالدین شتافت و طی سه نبرد سنگین، به کمک سید علی آمل، نصیرالدین را شکست داد.
wiki: مرتضی مرعشی