کلمه جو
صفحه اصلی

سنجرانی

دانشنامه عمومی

سنجرانی، روستایی از توابع بخش میان کنگی شهرستان زابل در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
این روستا در دهستان جهان آباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲٬۱۹۰ نفر (۳۹۴خانوار) بوده است.

دانشنامه آزاد فارسی

سَنجرانی
طایفۀ بلوچ ایرانی، از طوایف توخی، ساکن نواحی میانکنگی و چخانسور در سیستان. پس از تعیین مرزهای ایران و افغانستان، به دست هیئت انگلیسی در آخرین سال های قرن ۱۹ و آغاز قرن ۲۰، ناحیۀ چخانور در خاک افغانستان قرار گرفت و بعضی از سنجرانی ها، تابع دولت افغانستان شدند. امروزه بسیاری از سنجرانی ها در شهرستان زابل و مناطقی نظیر میانکنگی سکونت دارند. جمعیت سنجرانی ها در آغاز قرن ۱۴ق/۲۰ بالغ بر ۲ هزار خانوار بود. سنجرانی ها ظاهراً در اوایل قرن ۱۳ق/۱۹ به سیستان آمده اند. خان جهان سنجرانی پس از اقامت در کناره های هیرمند و هامون در اطاعت حاکم چخانور درآمد. ابراهیم خان سنجرانی پسر خان جهان، پس از مدتی بر حکومت چخانور دست یافت و پس از پنجاه و چند سال حکومت در ۱۳۰۹ق/۱۸۹۲ درگذشت. خان جهان سنجرانی پسر ابراهیم خان در سال های انقلاب مشروطیت ایران ساکن روستای سیادک در میانکنگی بود. در همین سال ها طایفۀ سارانی به سنجرانی ها پیوست.

پیشنهاد کاربران

سنجرانی: یک قبیله ترک بوده و اکثراً کوچی اند که درغرفه ها یا آلونک های ساخته شده از بوریا [خانه های چپری]ی چوبی زندگی میکنند؛ و در زمان حکمرانی شاهان سنجر در کندهار قبیله مسلط در این ناحیه بوده اند. توکی ( طوقی ) یک قبیله نوکر و مخلوط چند نژاد ( عمدتا سنجرانی ) اند. مماسنی شاید نمایانده ممیسی متذکره بواسطه پلینی و باشنده چهار گانه ممیسیه در کوئیل سوریه باشد؛ تعداد زیاد آنها درمکران و کرمان بوده و در زمان تهاجم اسکندر در حوالی جاکسارتیس زندگی میکردند. مماسنی، تاوکی و سنجرانی جمعا بنام نخای [نخعی] یا نوغای[نغعی] نامیده میشود؛ اینها همه ترک بوده و کم وبیش کوچی اند.

منبع:
پژوهشی دربارۀ اِتنوگرافی افغانستان نوشته دکتر بیلیو

سنجرانی به چه معناست


کلمات دیگر: