کلمه جو
صفحه اصلی

مرلین

دانشنامه عمومی

مرلین (به انگلیسی: Merlin) مشهورترین جادوگر در اساطیر انگلیسی است. در افسانه ها او هم عصر پادشاه آرتور بوده است.عبارت " شمشیر در سنگ " نیز در ارتباط با این موضوع است. قبل از اینکه شاه آرتور به عنوان بزرگ ترین شاه آن سرزمین شناخته شود مرلین جادوگر، شمشیری جادویی را درون سنگ قرار می دهد که تنها آرتور باید آن را از سنگ بیرون کشد و سپس این اتفاق می افتد.
Lacy, Norris J. (Ed.) (1991). The New Arthurian Encyclopedia. New York: Garland. ISBN 0-8240-4377-4.
Wikipedia contributors, "Merlin," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Merlin&oldid=235438129 (accessed September 5, 2008
Vita Merlini, Basil Clarke's English translation from Life of Merlin: Vita Merlini (Cardiff: University of Wales Press, 1973).
At Grove of the Great Dragon: Manuscripts Site is not active
At Branwaedd
در دوران قرون وسطی جد بزرگ جادوگران نیک مرلین جادوگر متولد شد. مادر او، آنا، زنی بود هنرمند که به علت زیبایی تحسین برانگیز و اندام زیبایش خواستگارهای زیادی داشت، ولی روحیات لطیف و رویاهایی که در سر می پروراند باعث شد به تمام خواستگارهایش جواب رد بدهد، سرانجام در سن ۲۰ سالگی (بین ۲۰ تا ۲۵) با مرد رویاهایش و پدر مرلین آشناشد (نام پدر مرلین نیز مرلین بود). در آن زمان ازدواج جادوگر با انسان خلاف مقررات بود چون اعتقاد جادوگران براین بود که ممکن است کودک عادی و عاری از هرنوع حس جادوگری از آب دربیاید در حالی که فقط لازم بود یکی از والدین جادوگر باشد ولی متأسفانه جادوگران همچین عقیده ای دربارهٔ این نوع ازدواج ها نداشتند. آنا و مرلین عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند، مرلین مردی با چشمانِ گیرای قهوه ای، صورتی کشیده با پوستی به رنگ جو گندمی و اندامی زیبا شایستهٔ زنی چون آنا که دارای کمری باریک، پاهای ظریف، پوستی لطیف و شفاف، دستانی زیبا، چشمانی به رنگ آبیِ آسمانی و لبانی به رنگ قرمز داشت، بود. پس از ازدواجِ این دو مرلین از انجمن جادوگران نیک اخراج شد و بقیهٔ زندگی اش را بدون جادو گذراند بی آنکه خودش از این موضوع که هنوز هم قدرت دارد و جادو ی نیک در وجودش باقیست اطلاعی داشته باشد. یک سال بعد جادوگران «کین» حمله کردند و مرلین را نیز از بین بردند زیرا او هنوز در شمال و درمحدودهٔ جادوگران نیک زندگی می کرد، آنا به اصرار شوهرش فرار کرد، و در کنار پدر و مادرش زندگی کرد.
سر انجام متوجه شد که باردار است و در اثر تب زایمان در گذشت و کودکی یتیم بر روی دست مادر بزرگ و پدر بزرگ بیمار ماند. کودک را مرلین نام نهادند، نامی که به خاطر شباهت بیش از حدش به پدر به ارث برده بود. هیچ کس به این فکر نمی کرد که این کودک باعث نجات یافتن خود و سایر جادوگران نیک خواهد شد و نام خود و پدرش تا ابد جاویدان خواهد ماند.از خصوصیات دیگر مرلین که در داستانها به آن اشاره شده است این بوده که با یک چوبدستی بلند و قهوه ای که بر روی آن یک سنگ آبی وجود داشته راه می رفته و همیشه موقع راه رفتن روی زمین را نگاه می کرده است اما همه اینها در داستانها بوده و در دورهٔ قرون وسطی و دوران جنگهای صلیبی مسلمان ها از علم جادوی مسیحی ها بسیار نفرت داشتند و در صدد این بودن که نگذارند تا پای جادوگران به جنگ باز بشود و اکثر مسیحی ها هم به جادو اعتقاد نداشتند برای همین جادوگران را سرکوب می کردند و به آن ها اجازهٔ حضور در جنگ ها و سایر عرصه ها را نمی دادند.
جادوگران هم که زیاد کاری به کار کسی نداشتند. اما نمی شود این افسانه ها از واقعیت به دور باشند چون در دورهٔ قرون وسطی به حکومت پندراگن ها اشاره می شده است (ولی به زمان دقیقش که کی و دقیقاً کجا بوده اشاره نشده) و در آن دوره طبق افسانه ها به طور غیر مستقیم از جادوگران در جهت حفظ آرامش استفاده می کردند پس ممکن است که یکی از آن جادوگران مرلین بوده باشد.

دانشنامه آزاد فارسی

مِرْلین (Merlin)
مرلین در حال از برخواندن اشعارش
(در ویلز: میردین) جادوگر و غیب گوی افسانه های آرتور. شماری از اشعار مرتبط با یکدیگر در ادبیات خنیاگری ویلز را منسوب به او می دانستند و احتمال می رود که چنین شخصی واقعاً وجود داشته است. جفری مانموتی، وقایع نگار قرن ۱۲م، داستان او را در زندگی مرلینآورده است. مرلین در رمانس های آرتور آیندۀ بریتانیا را پیش گویی کرد و به اوتر پندراگونامکان داد که پدر آرتور شود و تا زمان برملا شدن نسب شاهی آرتور از او نگهداری کند. شهرت داشت که مرلین پسر دیوی بود که با غسل تعمید نجات یافته بود. او قدرت پیش گویی و جادوگری پدرش را به ارث برده بود و همگام با تحولات بعدی این داستان ها، به قدرت پیش گویی او شاخ و برگ بیشتری داده شد. در روایات منثور این داستان، مرلین هنرهایش را به مورگان لوفۀساحره آموخت و اسرار جادوگری خود را در اختیار معشوقش، نینیان، گذاشت. نینیان او را در جنگل بروسلیاندزندانی کرد و پس از آن دیگر کسی او را ندید. در شعر مرگ آرتور، اثر روبر دو بورون، مرلین در قلعۀ جام مقدسانزوا گزید. گفته اند که در دوره های بعد، او از وورتیگرن، فرمانروای انگلستان، در جنگ علیه هنگیستو ساکسون ها حمایت کرد، و در جنگ آرتورت/آرفدریددر ۵۷۳م دیوانه شد. شایع است که او را در غاری، در پارک قلعۀ دینیوور، در دیود، به خاک سپرده اند.

پیشنهاد کاربران

نام مشهور ترین و بزرگ ترین جادوگر
نام پسر


کلمات دیگر: