کلمه جو
صفحه اصلی

حسامی لاچین

لغت نامه دهخدا

حسامی لاچین. [ ح ُ ی ِ ] ( اِخ ) رجوع به حسام الدین لاچین شود.

حسامی لاچین. [ ح ُ ی ِ ] ( اِخ ) حسام الدین لاچین بن عبداﷲ ذهبی طرابلسی امیر مشهور به حسامی که در 738 هَ. ق. درگذشته است. او راست : «تحفة المجاهدین فی العمل بالمیادین » در اسب دوانی. ( هدیة العارفین ج 1 ص 839 ). و شاید هم اوست که در تاریخ غازانی نائب علم الدین غنمی خوانده شده است. رجوع به آن کتاب ص 146 شود.

حسامی لاچین . [ ح ُ ی ِ ] (اِخ ) حسام الدین لاچین بن عبداﷲ ذهبی طرابلسی امیر مشهور به حسامی که در 738 هَ . ق . درگذشته است . او راست : «تحفة المجاهدین فی العمل بالمیادین » در اسب دوانی . (هدیة العارفین ج 1 ص 839). و شاید هم اوست که در تاریخ غازانی نائب علم الدین غنمی خوانده شده است . رجوع به آن کتاب ص 146 شود.


حسامی لاچین . [ ح ُ ی ِ ] (اِخ ) رجوع به حسام الدین لاچین شود.



کلمات دیگر: