از امرای کرمان و در کدورتی که میان اتابک محمد و چفرانه واقع شد مجروح گشت
حسام الدین ایبک
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
حسام الدین ایبک. [ ح ُ مُدْ دی ب َ ] ( اِخ ) ختائی. از معاصرین غازان خان است و او را مفسد خوانده است. ( تاریخ غازانی صص 42 - 43 ).
حسام الدین ایبک. [ ح ُ مُدْ دی ب َ ] ( اِخ ) علی خطیب. از امرای کرمان و در کدورتی که میان اتابک محمد و چفرانه واقع شد، مجروح گشت. ( تاریخ افضل ص 85 ).
حسام الدین ایبک. [ ح ُ مُدْ دی ب َ ] ( اِخ ) علی خطیب. از امرای کرمان و در کدورتی که میان اتابک محمد و چفرانه واقع شد، مجروح گشت. ( تاریخ افضل ص 85 ).
حسام الدین ایبک . [ ح ُ مُدْ دی ب َ ] (اِخ ) ختائی . از معاصرین غازان خان است و او را مفسد خوانده است . (تاریخ غازانی صص 42 - 43).
حسام الدین ایبک . [ ح ُ مُدْ دی ب َ ] (اِخ ) علی خطیب . از امرای کرمان و در کدورتی که میان اتابک محمد و چفرانه واقع شد، مجروح گشت . (تاریخ افضل ص 85).
کلمات دیگر: