کلمه جو
صفحه اصلی

رصرصه

لغت نامه دهخدا

( رصرصة ) رصرصة. [ رَ رَ ص َ ]( ع مص ) استوار و محکم کردن بنا را. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || ثبات وقرار ورزیدن در جایی. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). ثبات و سکنی گزیدن در جایی. ( از اقرب الموارد ).

رصرصة. [ رَ رَ ص َ ](ع مص ) استوار و محکم کردن بنا را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || ثبات وقرار ورزیدن در جایی . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). ثبات و سکنی گزیدن در جایی . (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: