رصافی . [ رُ فی ی ] (اِخ ) ابوعبداﷲ محمدبن عبداﷲبن احمد رصافی ، منسوب به رصافه که دهی است در ناحیه ٔ بصره واسط. او از محمد عبدالعزیز درآوردی روایت کرد و ابوبکر احمدبن محمد عبدوس نسوی و دیگران از او روایت دارند. (از لباب الانساب ).
رصافی
لغت نامه دهخدا
رصافی . [ رُ فی ی ] (اِخ ) ابومحمد حجاج بن یوسف بن ابی منیع و اسم او عبداﷲبن ابی زیاد رصافی است که به رصافه ٔ شام منسوب است . (از لباب الانساب ). رجوع به حجاج بن یوسف شود.
رصافی. [ رُ فی ی ] ( اِخ ) ابوعبداﷲ محمدبن عبداﷲبن احمد رصافی ، منسوب به رصافه که دهی است در ناحیه بصره واسط. او از محمد عبدالعزیز درآوردی روایت کرد و ابوبکر احمدبن محمد عبدوس نسوی و دیگران از او روایت دارند. ( از لباب الانساب ).
رصافی.[ رُ فی ی ] ( اِخ ) ابوعبداﷲ محمدبن عبدالملک بن ضیفون رصافی ، منسوب به رصافه اندلس ، که از ابوسعید اعرابی روایت کرد و ابوعمربن عبدالبر اندلسی از او روایت دارد. ( از لباب الانساب ).
رصافی. [ رُ فی ی ] ( اِخ ) ابومحمد حجاج بن یوسف بن ابی منیع و اسم او عبداﷲبن ابی زیاد رصافی است که به رصافه شام منسوب است. ( از لباب الانساب ). رجوع به حجاج بن یوسف شود.
رصافی. [ رُ فی ی ] ( اِخ ) معروف به افندی. شاعر بغدادی. او راست :
1- دفع الهجنة فی ارتضاح اللکنة
2- دیوان رصافی ، معروف به رصافیات ، که بر چهار باب تقسیم شده : الف - فی الکونیات ب - فی الاجتماعیات ج - فی التاریخیات د- فی الوصفیات ، و مقدمه رسایی درباره شعر عموماً و شعر رصافی و شعراء معاصر او خصوصاً به نحو خاصی بوسیله گردآورندگان آن ( محیی الدین افندی خیاط، شیخ غلائنی ) نوشته شده است. این دیوان به سال 1910م. دربیروت چاپ شده است. ( از معجم المطبوعات مصر ).
رصافی. [ رُ فی ی ] ( اِخ ) سفیان بن زیاد رصافی مخرمی ، منسوب به رصافة که محله ای است در بغداد. وی از ابراهیم بن عینیة و عیسی بن یونس روایت کرد و عباس بن محمد الدوری و جز وی از او روایت دارند. ( از لباب الانساب ).
رصافی . [ رُ فی ی ] (اِخ ) سفیان بن زیاد رصافی مخرمی ، منسوب به رصافة که محله ای است در بغداد. وی از ابراهیم بن عینیة و عیسی بن یونس روایت کرد و عباس بن محمد الدوری و جز وی از او روایت دارند. (از لباب الانساب ).
رصافی . [ رُ فی ی ] (اِخ ) معروف به افندی . شاعر بغدادی . او راست :
1- دفع الهجنة فی ارتضاح اللکنة
2- دیوان رصافی ، معروف به رصافیات ، که بر چهار باب تقسیم شده : الف - فی الکونیات ب - فی الاجتماعیات ج - فی التاریخیات د- فی الوصفیات ، و مقدمه ٔ رسایی درباره ٔ شعر عموماً و شعر رصافی و شعراء معاصر او خصوصاً به نحو خاصی بوسیله ٔ گردآورندگان آن (محیی الدین افندی خیاط، شیخ غلائنی ) نوشته شده است . این دیوان به سال 1910م . دربیروت چاپ شده است . (از معجم المطبوعات مصر).
رصافی . [ رُفی ی ] (ص نسبی ) منسوب است به رصافة که نام چند شهر و موضع است . رجوع به رصافة اندلس و واسط و... شود.
رصافی .[ رُ فی ی ] (اِخ ) ابوعبداﷲ محمدبن عبدالملک بن ضیفون رصافی ، منسوب به رصافه ٔ اندلس ، که از ابوسعید اعرابی روایت کرد و ابوعمربن عبدالبر اندلسی از او روایت دارد. (از لباب الانساب ).