کلمه جو
صفحه اصلی

زنکج

لغت نامه دهخدا

زنکج. [ ] ( اِخ ) قریه ای است به خوارزم نزدیک قراداش و قم کنت و مذکمینک. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).


کلمات دیگر: