کلمه جو
صفحه اصلی

انزلاق

عربی به فارسی

سر خوردن , خرامش , سريدن , اسان رفتن , نرم رفتن , سبک پريدن , پرواز کردن بدون نيروي موتور , خزيدن


فرهنگ فارسی

لغزیده شدن . یا با سر شدن پالان استر .

لغت نامه دهخدا

انزلاق.[ اِ زِ ] ( ع مص ) لغزیده شدن. ( آنندراج ). || باسر شدن پالان استر. ( تاج المصادر بیهقی نسخه خطی کتابخانه لغت نامه ورق 230 الف ). || انزلاق جنین ؛ بچه افکندن. اسقاط جنین. ( یادداشت مؤلف ).

پیشنهاد کاربران

سرخورذن


کلمات دیگر: