کلمه جو
صفحه اصلی

مرهونه

فارسی به انگلیسی

margin

فرهنگ فارسی

گرو گذاشته شده

لغت نامه دهخدا

( مرهونة ) مرهونة. [ م َ ن َ ] ( ع ص ) مؤنث مرهون. گرو گذاشته شده. رجوع به مرهون شود: اگر عین مرهونة بواسطه عمل خود راهن یا شخص دیگری تلف شود باید تلف کننده بدل آن را بدهد و بدل مزبور رهن خواهد بود. ( ماده 791 قانون مدنی ).

مرهونة. [ م َ ن َ ] (ع ص ) مؤنث مرهون . گرو گذاشته شده . رجوع به مرهون شود: اگر عین مرهونة بواسطه ٔ عمل خود راهن یا شخص دیگری تلف شود باید تلف کننده بدل آن را بدهد و بدل مزبور رهن خواهد بود. (ماده ٔ 791 قانون مدنی ).


پیشنهاد کاربران

رهن شده


کلمات دیگر: