کلمه جو
صفحه اصلی

فرمان پذیری

فرهنگ فارسی

قبول فرمان اطاعت .

برداشت ذهنی هر فرد دربارۀ چگونگی پاسخ‌گویی هواگرد به فرمان‌ها


لغت نامه دهخدا

فرمان پذیری. [ ف َ مام ْ پ َ ] ( حامص مرکب ) فرمان برداری. اطاعت :
به سبق خدمت و فرمان پذیری بی چرا و چون
ملک را در وزارت چون نبی یار در غارم.
سوزنی.
به فرمان پذیری رقیبان شاه
به جای آوریدند فرمان شاه.
نظامی.
به هر آرزو کآوری در قیاس
به فرمان پذیری پذیرم سپاس.
نظامی.
به فرمان پذیری به هر کشوری
نشانم جداگانه فرمان بری.
نظامی.
رجوع به فرمان شود.

فرهنگ عمید

اطاعت، قبول فرمان.

دانشنامه عمومی

فرمان پذیری یا هندلینگ (به انگلیسی: Automobile handling) یک خودرو که بیانگر رفتار دینامیکی آن در حرکت بر روی مسیرهای منحنی و گذر از پیچ ها است، متأثر از ویژگی های هندسی و عملکردی ساز و کارهای گوناگون به کار رفته در خودرو نظیر سیستم های تعلیق، ترمز و فرماناست. بر این اساس، در طراحی هر یک از سیستم های یاد شده باید تأثیر ویژگی های آن سیستم در فرمان پذیری خودرو به عنوان یکی از معیارهای مهم در نظر گرفته شود.
دینامیک خودرو
عملکرد خودرو
کیفیت سواری
اتومبیلرانی
نیرو رو به پایین
انتقال وزن
فرمان پذیری مستقیماً با پایداری (stability) و ناپایداری خودرو در ارتباط است.
فاکتورهای کلیدی در فرمان پذیری عبارتند از توزیع جرم (مرکز جرم و ارتفاع آن)، سیستم تعلیق، چرخ ها و تایرهای خودرو و …

فرهنگستان زبان و ادب

{handling} [حمل ونقل هوایی] برداشت ذهنی هر فرد دربارۀ چگونگی پاسخ گویی هواگرد به فرمان ها


کلمات دیگر: