کلمه جو
صفحه اصلی

بهتاش

فرهنگ اسم ها

اسم: بهتاش (پسر) (ترکی، فارسی) (تلفظ: behtāš) (فارسی: بِهتاش) (انگلیسی: behtash)
معنی: شریک خوب، صاحب اخلاق و رفتار نیکو، [ به = خوب، بهتر، خوبتر، شخص خوب و دارای اخلاق و رفتار نیکو، تاش ( ترکی ) ( پسوند ) = هم، شریک، صاحب به علاوه عنوانی برای امیران ترک، ]، به معنی شریک خوب، ویژگی امیری که دارای اخلاق و رفتار نیکو باشد، شخص خوب و دارای اخلاق و رفتار نیکو + تاش ( ترکی ) ( پسوند ) = هم، صاحب به علاوه عنوانی برای امیران ترک] به معنی شریک خوب، مرکب از کلمه فارسی به بعلاوه پسوند ترکی تاش، امیری که دارای اخلاق و رفتار خوب است

(تلفظ: behtāš) (فارسی ـ ترکی) [ به = خوب ، بهتر ، خوبتر ، شخص خوب و دارای اخلاق و رفتار نیکو + تاش(ترکی) (پسوند) = هم ، شریک ، صاحب به علاوه عنوانی برای امیران ترک.] به معنی شریک خوب ؛ صاحب اخلاق و رفتار نیکو ؛ ویژگی امیری که دارای اخلاق و رفتار نیکو باشد.


دانشنامه عمومی

بهتاش : بهترین دوست. "به" به معنی بهترین و "تاش" به معنی دوست.


پیشنهاد کاربران

بهتاش یعنی:
به تاش = بهتر دوست
بهتر وقتی قبل مضاف الیه بیاید به بهترین تبدیل میشود
جان کلام: =بهترین دوست.
بهتر ین
تاش: دوست، یار

اسم زیبایی است و به معنی یاری رسان یا دوست خوب و نیکو.

تاشیتن در زبان پهلوی به معنا چهره و قیافه است و بهتاش به معنی کسی است که چهره زیبا دارد.

بهتاش به معنی بهترین

صاحب اخلاق و رفتار نیکو

بهتاش یعنی خوش اخلاق رفتار خوب وخوبتر

مردنیکو

نامی زیبا و اصیل ایرانی

بهترین دوست. "به" به معنی بهترین و "تاش" به معنی دوست.

نامیست فرح بخش و با پرستیژ

به مخفف بهترین صفت تفضیلی است و تاش هم لغتی آذری است که به معنی دوست و یار می باشد.

ادمین گرامی چرا اطلاعات نادرست نشر میدهید یک نام چگونه نیمی پارسی نیمی ترکی میتواند باشد!!!
تاش از تاشیتن در زبان پهلوی گرفته شده که ریخت باستانی تراشیدن است بنابراین بهتاش میشود بهتر تراشیده و آفریده شده

بهتاش در زبان پهلوی bītaxš گفته میشد ( واژه نامه پهلوی دیوید مکنزی )

واژه پهلوی "بیتخش" از دو بخش به ( خوب ) و تخش ( تاج، دارنده ) ساخته شده و به معنی دارنده مقام بالا است. در پلوی به معنی "نخست وزیر" و "شاهزاده" به کار رفته.

بهتاش =بهترین دوست


درزبان کردی تاش به معنی سنگ صاف است بهتاش یعنی بهترین سنگ صاف

بهترین، خوبترین

تاش نهایتایک واژه ی ترکی است با چندمعنی؛سنگ که درگویش ترکی ایرانی داش وهمچنین تاش تلفظ میشود:داش کسن یاتاش کسن ( سنگ بر - کسی یا ابزاری که سنگ رامی برد ) قاراداش یاکاراداش یاکاراتاش بمعنی سنک سیاه/دوست:مثل یولداش ( یول =راه - مسیر ) بمعنای رفیق راه. درترکی استانبولی رفیق را آرکاتاش مینامند ( آرکا یعنی پشت سر ) این توصیف از دوست کنایه ازرفیقی بود که در جنگ ودعوامحافظ رفیق خودبوده واجازه نمیدادکسی ازپشت سر به اوآسیب بزندولی اکنون همان معنای دوست ورفیق رادارد/صاحب :مانندخیلتاش یعنی کسی که صاحب خیل است ( صاحب سپاه ) - شهرتاش صاحب شهر - مهرتاش صاحب مهر /گوهرکه سنگ قیمتی وبهتاش دراین صفت معنامیگیرد و نیک گوهری، ذات نیکو، اصالت وجودرامعنی میدهد ضمن اینکه معنای دوست، همراه ورفیق خوب هم معنی میدهد. واژه ی تاش آریائی ومصطلح درزبانهای ایرانی بوده که نهایتا درترکی باقی مانده/تاشکندپایتخت ازبکستان دومعنی شهرسنگی وشهر دوست را یکجادارد!یک توضیح دیگر این است که:درهنرنقاشی وگرافیک واژه ی تاش بمعنی لکه ی رنگی است که بوسیله ی پرتاب سریع قلم درزمینه ی کار ایجادمیشود واین کاررا تاش رنگ میگوینددراینجا بهتاش کسی میتواندباشد که این لکه ی رنگ را ماهرانه روی زمینه ی نقاشی یاطرح گرافیکی قرارمیدهد

آقای شاهین بهتاش پس با این گفته شما تهش وام واژه ای آریایی سکاییه نه ترکی چون خود واژه ترک رو ریشه یابی کنید از واژه Dolg wi ( از بخش نخستش ترک گرفته شده ) چینی آمده به معنی قوی ولی واژه آریایی نیست چطور میگید ترکیه؟تازگیا همه یاد گرفتن بدون ریشه یابی واژگان میگن ترکیه! از بیگ [بغ ، بک ، بگ مثال بغداد]تا کلمه خان که از طرخان گرفته شده وارد ترکی شده و به تارکان تغییر پیدا کرده و همچنین برخی فکر میکنن مغولیه و. . . .
شما بخون ترکا از کجا اومدن و در چه دوره و گوگ ترکها چه کسانی بودن! کمی مطالعه تاریخ و ریشه یابی اونها بد نیستش و ادمین داره آگاهی رسانی غلط میکنه درستشم نمیکنه سخنم با ادمینه تا زمانی از زبان شناس کار بلد کمک نگرفتید خواهشمندم برا خودتون معنی نزنید

بهتاش واژه پارسی و ایرانی است و به معنای ( وجود برتر ) است.
1 - به : همان ( به ) است مانند بهتر
2 - تاش: بُن کنونیِ کارواژه تاشیتن یا تاشیدن یا تاشتن در پارسی میانه به معنای آفریدن، ایجادکردن، به وجود آوردن


کلمات دیگر: