کلمه جو
صفحه اصلی

اسیا


مترادف اسیا : ( آسیا ) آسیاب، آسک، آس، چرخاب، طاحنه، کرسی

فارسی به انگلیسی

asia, mill

فرهنگ اسم ها

اسم: آسیا (دختر) (یونانی) (کهکشانی) (تلفظ: āsiyā) (فارسی: آسيا) (انگلیسی: asiya)
معنی: بزرگترین قاره، ( اَعلام ) بزرگترین قاره از قاره های پنج گانه جهان

فرهنگ فارسی

( آسیا ) بزرگترین قطعات پنجگانه عالم که در شمال شرقی بر قدیم قرار گرفته . از شمال به اقیانوس منجمد شمالی و از مشرق به اقیانوس کبیر از جنوب به اقیانوس هند و از مغرب به بحر احمر و بحرالروم ( مدیترانه ) و دریای سیاه و اروپا محدود است .
( اسم ) ۱ - آسیاب ۲ - هر یک از دندانهای سرپخ و درشت که تعداد آنها در هر فک ۱٠ عدد و در هرنیم فک ۵ عدد است و ۵ دندان آخری نیم فک را تشکیل میدهند و در انسان تعداد آنها ۲٠ است کرسی طاحنه رحی
نام یکی از پنج بر زمین
بلغت زند و پازند بمعنی سینه است که بعربی صدر خوانند .

فرهنگ معین

( آسیا ) [ په . ] (اِمر. ) ۱ - آسیاب . ۲ - هر یک از دندان های عقب دهان ، که تعداد آن ها ده عدد در هر فک می باشد. ۳ - (اِخ ) [ یو. ] بزرگ ترین و پرجمعیت ترین قارة دنیا.

لغت نامه دهخدا

اسیا. [ اَس ْ ] (ص ) سیاه در مقابل سفید. (برهان ) (انجمن آرای ناصری ).


اسیا. [ اَس ْ ] (هزوارش ، اِ) بلغت زندو پازند بمعنی سینه است که بعربی صدر خوانند. (برهان ) (انجمن آرای ناصری ). این کلمه هزوارش است و در اصل آسیا ست که در پهلوی ور گویند بمعنی بر و سینه .


( آسیا ) آسیا. ( اِ ) دستگاهی خرد کردن و آرد کردن حبوب یا گچ و آهک و مانند آن ، یا گرفتن روغن و شیره نبات و جز آن را. رحی. طاحونه. آس.آسیاو. این کلمه بر همه انواع از بادی و آبی و دستی و ستوری اطلاق شود : و ایشان را [ مردم سیستان را ] آسیاها است بر باد ساخته. ( حدودالعالم ).
آس شدم زیر آسیای زمانه
نیسته خواهم شدن همی بکرانه.
کسائی.
چونکه یکی تاج و بساک ملوک
باز یکی کوفته آسیاست.
کسائی.
هم اندر دژش کشتمند و گیا
درخت برومند و هم آسیا.
فردوسی.
ستوران و پیلان چو تخم گیا
شد اندر دم پرّه آسیا.
فردوسی.
چه جای نشست تو بود آسیا
پر از گندم و خاک و چندی گیا؟
فردوسی.
بدو گفت کای شاه خورشیدروی
بدین آسیا چون رسیدی بگوی.
فردوسی.
همی تاخت جوشان چو از ابر برق
یکی آسیا دید بر آب زرق
فرود آمد از اسب شاه جهان
ز بدخواه در آسیا شد نهان.
فردوسی.
چنان برخروشیدم از پشت زین
که چون آسیا شد بر ایشان زمین.
فردوسی.
یکی آسیا دید در پیش ده
نشسته پراکنده مردان مه.
فردوسی.
یکی کوهش آمد به ره پرگیا
بدو اندرون چشمه و آسیا.
فردوسی.
که در آسیاماهروی ترا
جهاندار و دیهیم جوی ترا
بدشنه جگرگاه بشکافتند
برهنه به آب اندر انداختند.
فردوسی.
آسمان آسیای گردان است
آسمان آسمان کند هزمان.
لبیبی.
تا دل من آس شد در آسیای عشق او
هست پنداری غبار آسیا [ بر ] سر مرا.
لبیبی.
دوستا جای بین و مرد شناس
شد نخواهم به آسیای تو آس.
لبیبی.
آسیای زودگرد است این فلک
زو نشاید بود شاد و نی حزین.
ناصرخسرو.
این جای فنائی چه آسیائیست
آن دیگر بی شک چو آسیا نیست.
ناصرخسرو.
بسنگ آسیا ماند بگردش
فرود آید همی چون سنگ بر سر.
ناصرخسرو.
چیست بنگر ز آسیا مر آسیابان را،غله
گر نبایستیش غلّه آسیا ناراستی.
ناصرخسرو.
گرچه موش از آسیا بسیار دارد فایده
بیگمان روزی فروکوبد سر موش آسیا.
ناصرخسرو.

فرهنگ عمید

( آسیا ) ۱. دستگاهی که به وسیلۀ آن غلات را آرد کنند.
۲. جایی که غلات را آرد می کنند
۳. از لوازم برقی منزل که مواد غذایی را پودر یا نرم می کند.
۴. (زیست شناسی ) = دندان * دندان آسیا
* آسیای آبی: آسیابی مرکب از دو سنگ مسطح و گرد است که در روی هم قرار می گیرد و سنگ بالایی به قوۀ آب حرکت می کند.
* آسیای بادی: آسیابی که با نیروی باد کار می کند.
* آسیای دودی: آسیابی که با نیروی مکانیکی کار می کند.

دانشنامه عمومی

آسیا. آسیا /ʌsɪɒ/ راهنما·اطلاعات بزرگترین و پرجمعیت ترین قاره زمین است. این قاره ۱۲٪‏از مساحت سطح زمین و ۳۰٪ از مساحت خشکی های این سیاره را در بر می گیرد. 60% جمعیت کره زمین نیز در این قاره زندگی می کنند.قاره پهناور آسیا از قطب شمال تا جنوب مدار استوا امتداد یافته است و بخش اعظم آن در نیمکره شمالی قرار دارد. آسیا به همراه امریکا خشکی بزرگ اورامیکا را می سازند. این قاره از شمال به اقیانوس منجمد شمالی ، از جنوب به اقیانوس هند، از شرق به اقیانوس آرام و از غرب به دریای سوئز و بخش میانی چین مرزبندی شده است.آکراتاری و داکیلیا قلمرو بریتانیا در اقیانوس هند جزیره کریسمس جزایر کوکوس هنگ کنگ ماکائو
List of metropolitan areas in Asia by populationفهرست شهرهای آسیا
آسیا بزرگترین خشکاد (قاره) جهان دارای شکلی تقریباً سه گوشه است که شبه جزایر زیادی دارد و تماماً در نیمکره شمالی واقع شده است. طول شمالی جنوبی این خشکاد برابر ۷۶ درجه عرض جغرافیایی است زیرا که جنوبی ترین نقطه آن یعنی سنگاپور که در جزیره کوچکی در انتهای جنوبی شبه جزیره ماداکا قرار دارد یک درجه در شمال واقع است و شمالی ترین نقطه آن یعنی دماغه چلیوسکینی (Chelyuskin) در مدار ۷۷ درجه عرض شمالی قرار گرفته است. کوه های اورال، دریای خزر، دریای سیاه و دریای آزوف آسیا را از اروپا جدا می نمایند، مرز بین آسیا و آفریقا کانال سوئز است و تنگه برینگ آمریکای شمالی را از این قاره جدا می سازد. آسیا در بین دو اقیانوس منجمد شمالی و هند قرار دارد. بلندترین قلهٔ جهان اورست به ارتفاع ۸٬۸۴۸ متر در این قاره قرار دارد.
۴٫۳٪ از مساحت قاره آسیا را کوه های بلند و تپه ها تشکیل می دهند، بلندترین رشته کوه های این قاره عبارتند از هیمالیا، قراقروم، پامیر، تیانشان، هندوکش، قفقاز بزرگ، و آلتایی. هم چنین رشته کوه نسبتاً کوچک تری در این قاره واقع بوده که مهم ترین آن ها را رشته کوه های تبت، ایران، ارمنستان و آسیای صغیر تشکیل می دهند.قاره آسیا در کنار اروپا می باشد.بیشتر جمعیت آسیا را چین و هند تشکیل می دهد. فلات های آسیا از غرب به شرق عبارت اند از آناتولی ایران تبت و مغولستانناهمواریهای آسیا۱ فلاتها:شامل فلاتهای بلند با ارتفاع زیاد و فلاتهای کم ارتفاع قدیمی۲ سرزمین های پهناور و پست جلگه ای در شمال و جنوب آسیا۳ سرزمین های دارای کوه های آتش فشانی

فرهنگستان زبان و ادب

آسیا
[پزشکی-دندان پزشکی] ← آسیای بزرگ

نقل قول ها

آسیا. آسیا پهناورترین و پرجمعیت ترین قاره کره زمین است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آسیا. آسیا، وسیع ترین و پرجمعیّت ترین قارّه زمین ، با وسعتی قریب ۴۴ میلیون کمـ ۲، یعنی ـ از کل سطح زمین و بیش از۷۲۲‘۲ میلیون نفر جمعیت (۱۹۸۲م)، واقع در نیمکره شمالی، از نزدیکی خط استوا تا نزدیکی قطب شمال؛ شمالی ترین حد این قاره، شبه جزیره تایمیر با ْ۷۷ و َ۴۰ عرض در اقیانوس منجمد شمالی و جنوبی ترین نقطه آن، رأس شبه جزیرة مالاکا با ْ۱ و َ۱۶ عرض شمالی در نزدیکی خط استوا واقع است.
منشأ نام آسیا به درستی معلوم نیست. بنا به روایت هرودوت (د ح۴۲۵ق م)، یونانیان تصور می کردند آسیا براساس نام پرومته نامگذاری شده است. در مقابل ایشان، لیدپایی ها معتقد بودند نام آسیا از نام آسیس، پسر کوتیس، گرفته شده است. متأخرین نام آسیا را مأخوذ از کلمه آسوری یا فنیقیِ آشو یا آسو به معنای طلوع آفتاب و سرزمین واقع در شرق می دانند. در مقابل این لفظ، در همین زبان ها، لفظ ارب، به معنای غروب آفتاب وجود دارد که از آن نام اروپا ،
اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، تطبیق لغات جغرافیایی قدیم و جدید ایران، به کوشش میرهاشم محدث، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳ش.
آسیا از نظر اشکال گوناگون زمین و آب و هوا، متنوع ترین خشکی بزرگ زمین است و از دیدگاه ارتباط با سایر قاره ها دارای موقعیت ممتازی است. در جنوب غربی، اگرچه تعلق عربستان به قاره آسیا از لحاظ ساختمان طبیعی مورد تردید است، اما به لحاظ همبستگی های فرهنگی، دریای سرخ و کانال سوئز را می توان مرز آسیا با آفریقا دانست. مرز آسیا با اروپا نسبتاً مشخص تر است. مرز سنتی و قدیمی این دو قاره، کوه های اورال و دنباله شمالی آن، جزیره نوایازملیا (ارض جدید) است. البته، این مرز را نمی توان حدی شاخص بین دو قاره به شمار آورد. در همین زمینه، لفظ اوراسیا نشان می دهد که اروپا تنها شبه جزیره ای از آسیای بزرگ است. بخش جنوبی مرز آسیا و اروپا، یعنی تنگه داردانل و بوسفر و نیز دریای مرمره، به واسطه پیوندهای تاریخی ـ فرهنگی مشخص تر است. آسیا از طرف شمال شرقی تقریباً به سواحل آمریکای شمالی می رسد و تنگه باریک و کم عرض برینگ به عرض ۸۵ کمـ، این دو قاره را از یکدیگر جدا می سازد. در آسیای جنوب شرقی، مرز طبیعی و همچنین فرهنگی را می توان جزایر سوندا و هالماهرا به شمار آورد، زیرا گینه نو بر روی لبه فرو رفته قاره استرالیا قرار دارد و سکنه بومی آن از نظر نژادی و فرهنگی با سکنه عمدتاً مالائیایی این جزایر تفاوت دارند.
تنوع اقلیمی
تفاوت های شدید از نظر اشکال پستی و بلندی یعنی وجود سرزمین های پست جلگه ای وسیع در کنار سرزمین های مرتفع گسترده و رشته کوه های بلند و همچنین تأثیر جداسازنده این رشته کوه ها، باعث شرایط خاص و تنوع اقلیمی این قاره شده است، به نحوی که در هیچ قسمت دیگری از کره زمین، این پدیده ها به این صورت در کنار یکدیگر مشاهده نمی شوند.
گروسه، رنه، ج۱، ص۶-۸، تاریخ آسیا، ترجمه مصطفی فرزانه، تهران، علمی، ۱۳۲۹ش.
...

پیشنهاد کاربران

آسیا، کاسی، کاسیان، کاسیا، کاسبین، سیکاسی، سیکاس. اسیا:گرفته شده از کلمه کاسی، کاسیا.

میتونه نام دختر بزرگ زاده و وسیع و شجاع بده

آسیا نام دخترانه به معنی محل طلوع آفتاب، مشرق ، قاره آسیا ریشه این کلمه آشوری و زبانهای سامی است


کلمات دیگر: