مترادف دلگشا : فرح انگیز، فرح زا، فرحناک، مصفا، مفرح
متضاد دلگشا : دلگیر
pleasant, exhilarant
lively
(تلفظ: del gošā) شادی آفرین و فرحبخش ؛ (در موسیقی ایرانی) رِنگی در دستگاه سه گاه ؛ (در تصوف) صفت فیاضی و فتاحیِ خداوند که در مقام انس ، دل سالک با آن آرامش مییابد .
فرحانگیز، فرحزا، فرحناک، مصفا، مفرح ≠ دلگیر
دلگشا. [ دِ گ ُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد. واقع در 12هزارگزی شمال باختری آق کند و 13هزارگزی راه شوسه ٔ میانه به زنجان . آب آن از دو رشته چشمه و محصول آن غلات و حبوب ، و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
دلگشا. [ دِ گ ُ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان رودان بخش میناب شهرستان بندرعباس . واقع در 50هزارگزی شمال میناب و یک هزارگزی شمال راه فرعی کهنوج به میناب . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
؟ (از امثال و حکم ).