اسم: آزادچهر (دختر، پسر) (پهلوی، فارسی) (تلفظ: āzād čehr) (فارسی: آزادچهر) (انگلیسی: azad chehr)
معنی: دارای چهره آزادگان، ( آزاد، چهر = اصل، نژاد )، آزاد چهره، دارنده ی نژاد و گوهر آزاد، دارای چهره ی آزادگان، ( اَعلام ) نامی که صاحب مرزبان نامه به یکی از کبک هایی که در کوهسار آشیان داشتند داده است، [مگر جفتی کبک در آن کوهسار آشیان داشتند، یکی را آزاد چهر ( آزاد چهره ) نام بود و دیگری را ایرا ـ برگرفته از داستان عقاب و آزاد چهر و ایرا در مرزبان نامه ) ]، ( آزاد + چهر = اصل، نژاد ) آزاد چهره، نامی که صاحب مرزبان نامه به یکی از کبک هایی که در کوهسار آشیان داشتند داده است ( مگر جفتی کبک در آن کوهسار آشیان داشتند، یکی را آزاد چهر [آزاد چهره] نام بود و دیگری را ایرا ـ برگرفته از داستان عقاب و آزاد چهر و ایرا در مرزبان نامه )، آنکه ظاهری آزاده و بزرگمنشانه دارد، نام یکی از قهرمانان مرزبان نامه
معنی: دارای چهره آزادگان، ( آزاد، چهر = اصل، نژاد )، آزاد چهره، دارنده ی نژاد و گوهر آزاد، دارای چهره ی آزادگان، ( اَعلام ) نامی که صاحب مرزبان نامه به یکی از کبک هایی که در کوهسار آشیان داشتند داده است، [مگر جفتی کبک در آن کوهسار آشیان داشتند، یکی را آزاد چهر ( آزاد چهره ) نام بود و دیگری را ایرا ـ برگرفته از داستان عقاب و آزاد چهر و ایرا در مرزبان نامه ) ]، ( آزاد + چهر = اصل، نژاد ) آزاد چهره، نامی که صاحب مرزبان نامه به یکی از کبک هایی که در کوهسار آشیان داشتند داده است ( مگر جفتی کبک در آن کوهسار آشیان داشتند، یکی را آزاد چهر [آزاد چهره] نام بود و دیگری را ایرا ـ برگرفته از داستان عقاب و آزاد چهر و ایرا در مرزبان نامه )، آنکه ظاهری آزاده و بزرگمنشانه دارد، نام یکی از قهرمانان مرزبان نامه