کلمه جو
صفحه اصلی

سبارو

فرهنگ اسم ها

اسم: سبارو (دختر) (فارسی) (پرنده) (تلفظ: sabaro) (فارسی: سبارو) (انگلیسی: sabaro)
معنی: کبوتر

فرهنگ فارسی

کبوتر

لغت نامه دهخدا

سبارو. [ س َ ] ( اِ ) کبوتر. ( رشیدی ) :
سبارو گرچه اوج چرخ گیرد
کجا گردد رها از مخلب باز .
قطران ( از رشیدی ).
رجوع به سباروک و سپاروک شود.

دانشنامه عمومی

[س َ] (اِ) کبوتر؛ مثال: سبارو گرچه اوج چرخ گیرد/ کجا گردد رها از مخلب باز (رک دهخدا).



کلمات دیگر: