کلمه جو
صفحه اصلی

گلال

فرهنگ اسم ها

اسم: گلال (دختر) (هندی) (تلفظ: golal) (فارسی: گلال) (انگلیسی: golal)
معنی: نام نوعی ماده خوشبو، عبیر سرخ

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - دسته یا باف. گندم . ۲ - عبیر سرخ که از رنگ بقم سازند ( مستعمل در هند ) : همچون چنار گر بودت صدهزار دست برگ طرب بخاک نشان و گلال گیر . ( قاسم مشهدی )
دهی است از دهستان اورامان لهون بخش پاوه شهرستان سنندج

لغت نامه دهخدا

گلال. [ گ ُ ] ( اِ ) عبیر سرخ که از رنگ بقم سازند و متعارف هندوستان است. ( آنندراج ) :
همچو چنار گر بودت صدهزار دست
برگ طرب به خاک نشان و گلال گیر.
ملا قاسم مشهدی ( از آنندراج ).

گلال. [ گ ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان اورامان لهون بخش پاوه شهرستان سنندج واقع در 6هزارگزی باختر پاوه و 4هزارگزی باختر راه اتومبیل رو پاوه به نوسود. هوای آن سرد و دارای 400 تن سکنه است. آب آنجا ازرودخانه شمشیر و محصول آن غلات ، گردو، انجیر، عسل وزردآلو است. شغل اهالی زراعت و گله داری و مکاری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

گلال . [ گ ُ ] (اِ) عبیر سرخ که از رنگ بقم سازند و متعارف هندوستان است . (آنندراج ) :
همچو چنار گر بودت صدهزار دست
برگ طرب به خاک نشان و گلال گیر.

ملا قاسم مشهدی (از آنندراج ).



گلال . [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اورامان لهون بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج واقع در 6هزارگزی باختر پاوه و 4هزارگزی باختر راه اتومبیل رو پاوه به نوسود. هوای آن سرد و دارای 400 تن سکنه است . آب آنجا ازرودخانه ٔ شمشیر و محصول آن غلات ، گردو، انجیر، عسل وزردآلو است . شغل اهالی زراعت و گله داری و مکاری است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


دانشنامه عمومی

تاج سر


رودخانه.زبان لری


گلال ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
گلال (ایذه)
گلال (پاوه)

گویش مازنی

/gelaal/ یک دسته از هر گیاه

یک دسته از هر گیاه


واژه نامه بختیاریکا

( گُلال ) از اسامی مردان بختیاری
( گَلال ) کرانه و بسترسنگی رودخانه

پیشنهاد کاربران

گِلال: سنگ ( گویش شوشتری )

گلال ( gelal ) در زبان لری به معنای رودخانه است

( گ ِ ) نام خاص رودی در خرم آباد و نام عام رودهای موسمی و سیلابی که زاگرس را به مقصد خوزستان ترک میکنند به معنی گل آر؛ چون همراه با افزایش بارش، گلهای کوه و دشت رو با خود می آورند و در مواقع پر آبی به رنگ گل هستند.

با سپاس از همه دوستانی که نظر دادند؛

گِلالْ؛ در گویش بختیاری و کلاً لری و گویش شوشتری و گویش دزفولی و شاید بسیاری از گویش های دیگر ایران زمین به قلوه سنگ های کنار رودخانه گفته می شود .

گل آلود، گل آلوده،
آب گلال یعنی آب گل آلود

دسته موی که بر سر باقی گذارند و نتراشند. . .
پیشتر نذر می کردند فرزند پسر زنده بماند بنابراین برایش دسته ای از موی را از کودکی نمی ترلشیدند تا معمولا در سن هشت تا ده سالگی به نذر خود عمل کرده و دسته موی را در صن و سرایی که نذر کرده بودند می تراشیدند

بختک

چـم بمـعـنای رودخـانه است، مانـنـد چـم الـونـددر قصر شـیرین، چـم آقـا در نـفـتـشـاه ، چـم میانکل در سر پُـل ذهـاب و چـم قـره بلاغ در مسیر قصرشیرین به سآر پل ذهـاب، در اینجـا بهمـه رودخـانه هـا چـم گـفــته شـده و نـه گلال.
گـلا ل همـان کـف یا بستر رودخـانه است ( بسـتر سـنگ ریـزه یا قلـوه سنگ ) .
گلال را برای گـودالهـای عـمـیـق طبـیـعـی هـم بکار میـبرنـد

در گفتار لری :

رو، رود، روخانه= رود، رودخانه، آب همیشه رو و بزرگ

گِلال ( بسیار پرکاربرد ) = رودخانه موسمی و فصلی
بَرد گِلالی ( بسیار پرکاربرد ) = قُلوه سنگ، سنگ گلالی و آبرفتی

شَت ( شَط ) ( لری ) = بستر گِلال، شکاف گِلال، شکاف زمین
واژه شَت ( شَط ) واژه ای باستانی در گفتار لری بوده و ریشه عربی ندارد.

شوره = جوی که آب ایجاد کند، جویبار، از گِلال کوچکتر
معنای واژه شوره از شستن و شوریدن است.

جوو = جوی دست کند و دست ساز


کلمات دیگر: