نور ، روشنائی . ( ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 102 ) ( مهذب الاسماء ) ( آنندراج ) . روشنی هرچه باشد، یا شعاع روشنی . ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) . ضیاء. سنا. ضوء. شید. فروغ . ( یادداشت مؤلف ) . کیفیتی که بوسیله ٔ حس بینائی درک میشود و به وساطت آن اشیا دیده می شود. ( از اقرب الموارد ) ( از تعریفات ) . روشنی . مقابل تیرگی و تاریکی و ظلمت . ج ، انوار، نیران :
ملک ابا هزل نکرد انتساب
نور ز ظلمت نکند اقتباس