کلمه جو
صفحه اصلی

اپامه

فرهنگ اسم ها

اسم: آپامه (دختر) (اوستایی، فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: āpāme) (فارسی: آپامه) (انگلیسی: apame)
معنی: خوش رنگ، ( اَعلام ) نام دختر «شپی تارمن» سردار ایرانی که سلکوس به فرمان اسکندر با وی ( آپامه ) ازدواج کرد، ( در اعلام ) نام دختر ' شپی تارمن' سردار ایرانی که سلکوس به فرمان اسکندر باوی ( آپامه ) ازدواج کرد، نام دختر سپیتامن یکی از سرداران ایرانی و همسر سلوکوس

دانشنامه آزاد فارسی

اَپامَه
(یا: اَپَمَه، در اوستائی یعنی فرزند پسین یا «ته تغاری») نام شماری از بانوان دوره هخامنشی. ۱. همسر داریوش بزرگ؛ ۲. دختر اردشیر دوم؛ ۳. دختر اَرتَباز که پیش از نبرد ایسوس به اسارت اسکندر مقدونی درآمد و اسکندر او را به بطلمیوس سردار خویش سپرد؛ ۴. دختر اَسپیتامِنس ساتراپ باختر (بلخ)که بعد از شکست پدرش در نبرد با اسکندر مقدونی در ۳۲۸پ م به اسارت مقدونیان درآمد. او در ۳۲۴پ م در ازدواج بین یونانیان و دختران ایرانی که در شوش برگزار شد، با سلوکوس پایه گذار آینده دودمان سلوکی ازدواج کرد و آنتیوخوس جانشین سلوکوس را به دنیا آورد. چند شهر در دورۀ سلوکی به نام وی اپامیا (افامیه)نام گذاری شده است؛ ۵. دختر آنتیوخوس اول و همسر ماگاس اهل کورنه، به وی نام ارسینوئه را نیز داده اند.

پیشنهاد کاربران

آپامه : آپاما . آپامنه . خوشرنگ و آب؛ بسنده . آپامه آ نام دخترانه اوستایی است . آپامه نام دختر اردشیر دوم هخامنشی.

زیبا، خوشرو

خوش رنگ و لعاب

بی نظیر و دارای یه دنیاحرف
واقعا عاشقانه است

فرشته پاکی ها

خوش آب و رنگ، دارای خلقیات زیبای زنانه

نقاشی خدا ، تمیز و پاک به زیبایی رنگها

پاک و زیبا

آپامه : /āpāme/ آپامه 1 - خوش رنگ؛ 2 - ( اَعلام ) نام دختر �شپی تارمن� سردار ایرانی که سلکوس به فرمان اسکندر با وی ( آپامه ) ازدواج کرد.
اسم آپامه موردتاییدثبت احوال کشور برای نامگذاری دختر است .

آپام : /āpām / ( اَعلام ) نام دختر اردشیر دوم و زن فرناباذ والی ایالت هلّس پونت ( فریگیه ی سفلی ) .
اسم آپام موردتاییدثبت احوال کشور برای نامگذاری دختر است .

لاپ روب: معنی لغوی یعنی جاروکننده ی شکم . ( بلوچی ) لایالاپ درون وروب یعنی روبنده یا جاروکننده
الاپ شود: شوینده ی شکم . ( بلوچی ) لایالاپ درون وشود یعنی شوینده

خوشرو. خوش آب و رنگ. دختر اردشیر سوم. زن کوروش بزرگ ک وقتی یونانیان ب ایران حمله کردند ب افتخار زیبایی پرنسس هخامنشی ( آپامه ) جنگ رو تموم کردند و در یونان شهر هایی با نا آپامه آپام آپاما ساخته شد
چون اسم خودم هم آپامس پس از اطلاعاتم مطمئنم ( :

خوش رنگ و زیبا

خالص و ناب

یکی از دوستای من اسم دختراشو
آپامه ، آپام ، آپاما ، آپادانا گذاشت

خوشرو. خوش آب و رنگ. دختر اردشیر سوم. زن کوروش بزرگ ک وقتی یونانیان ب ایران حمله کردند ب افتخار زیبایی پرنسس هخامنشی ( آپامه ) جنگ رو تموم کردند و در یونان شهر هایی با نا آپامه آپام آپاما ساخته شد


کلمات دیگر: