تیهو
فارسی به انگلیسی
فرهنگ اسم ها
اسم: تیهو (دختر) (فارسی) (پرنده، طبیعت) (تلفظ: teyhu , tihu) (فارسی: تيهو) (انگلیسی: teyhu)
معنی: پرنده ای شبیه کبک اما کوچک تر از آن با گوشتی لذیذ و پرهای خاکستری مایل به زرد و خال های سیاه رنگ در زیر سینه، پرنده ای شبیه به کبک اما کوچک تر از آن، که رنگ پرهایش خاکستری مایل به زرد است و گوشت لذیذی دارد، پرنده ی شبیه به کبک اما کوچک تر از آن، پرنده ای شبیه کبک اما کوچکتر از آن
معنی: پرنده ای شبیه کبک اما کوچک تر از آن با گوشتی لذیذ و پرهای خاکستری مایل به زرد و خال های سیاه رنگ در زیر سینه، پرنده ای شبیه به کبک اما کوچک تر از آن، که رنگ پرهایش خاکستری مایل به زرد است و گوشت لذیذی دارد، پرنده ی شبیه به کبک اما کوچک تر از آن، پرنده ای شبیه کبک اما کوچکتر از آن
(تلفظ: teyhu , tihu) پرندهی شبیه به کبک اما کوچک تر از آن ، که رنگ پرهایش خاکستری مایل به زرد است و گوشت لذیذی دارد.
فرهنگ فارسی
( اسم ) پرنده ای ازدست. کبکهاکه کمی از کبک معمولی کوچکتر است ولی گوشتش بمراتب خوشمزه تر و مطبوع تر از کبک است . رنگ پرهایش خاکستری مایل بزرد و زیر بالهایش سیاه است .
فرهنگ معین
(تِ ) [ په . ] (اِ. ) پرنده ای است مانند کبک که کمی از آن کوچکتر است ، ولی گوشتش خوشمزه تر است . رنگ پرهایش خاکستری مایل به زرد و زیر بال هایش سیاه است .
لغت نامه دهخدا
تیهو. [ تی / ت َ / ت ِ ] ( اِ ) پرنده ای است شبیه به کبک لیکن از کبک کوچکتر است و معرب آن تیهوج باشد با زیادتی جیم. ( برهان ). مرغکی است خردتر از گنجشک ( ؟ ) که آن را سوسک و شاشک و شوشک و شیشو و تموشک نیز گویند به تعریبش تیهوج خوانند. ( شرفنامه منیری ). مرغی است معروف. ( آنندراج )... طائری است مشابه به کبک ، لیکن کوچکتر از او و این طائر مخصوص ولایتی است و در هندوستان نباشد مگر آنکه از آنجا آرند، چنانکه... از کابل آورده بود و مؤلف در دهلی آن را دیده و تیهوج معرب آن است... مؤلف گوید: ظاهراً به هندی آن را لواء نامند. ( غیاث اللغات ). نام پرنده ای شبیه به کبک و کوچکتر از آن که شیشو نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). فرفور. ( صحاح الفرس از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). طیهوج. ( دهار ). ضُرَّیس. طیهوج. مرغی است بزرگتر از سار و خردتر از کبوتر و گوشتی نهایت لطیف و خوش طعم دارد. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). پهلوی «تیهوک » ، معرب آن تیهوج و طیهوج ، در اورامانی «تهو» ... پرنده ای از نوع کبک که در اروپا و آسیا بسیار است و گوشت لذیذی دارد. ( از حاشیه برهان چ معین ) :
بدوان از بر خویش و بپران از کف خویش
بر آهوبچه یوز و برتیهوبچه باز.
و آهو به دهن درون گل رنگ به رنگ.
به شعر عشق این هردو کنند این هردو تن دعوی.
رباینده باز از دل میغ ماغ.
نیارد به دراج و تیهو شتاب.
نه تیهوسوی گوش آید فراز.
حیران چو به چنگ باز در، تیهو.
فاتحه صحف باغ اوست گه فتح باب.
گهی تیهو برآتش گاه دراج.
به یک جا آب خورده گرگ با میش.
نیابی تهی سایه بید و سرو.
بدوان از بر خویش و بپران از کف خویش
بر آهوبچه یوز و برتیهوبچه باز.
منوچهری.
تیهو به دهن شاخ گیایی داردو آهو به دهن درون گل رنگ به رنگ.
منوچهری.
گل سرخ و پر تیهو، گل زرد و پر ناروبه شعر عشق این هردو کنند این هردو تن دعوی.
منوچهری.
دل تیهو از چنگ طغرل بداغ رباینده باز از دل میغ ماغ.
اسدی.
چو آهو و خرگوش یابد عقاب نیارد به دراج و تیهو شتاب.
اسدی.
نباشد سوی چینه آهنگ سازنه تیهوسوی گوش آید فراز.
اسدی ( گرشاسب نامه ص 68 ).
بنشان ز سرت خمار و خود بنشین حیران چو به چنگ باز در، تیهو.
ناصرخسرو.
تیهو گفتابه است سبزه ز سوسن از آنک فاتحه صحف باغ اوست گه فتح باب.
خاقانی.
ز رشک آن خروس آتشین تاج گهی تیهو برآتش گاه دراج.
نظامی.
ز عدلش باز با تیهو شده خویش به یک جا آب خورده گرگ با میش.
نظامی.
ز تیهو و دراج و کبک و تذرونیابی تهی سایه بید و سرو.
نظامی.
شیر این سو پیش آهو سر نهدتیهو. [ تی / ت َ / ت ِ ] (اِ) پرنده ای است شبیه به کبک لیکن از کبک کوچکتر است و معرب آن تیهوج باشد با زیادتی جیم . (برهان ). مرغکی است خردتر از گنجشک (؟) که آن را سوسک و شاشک و شوشک و شیشو و تموشک نیز گویند به تعریبش تیهوج خوانند. (شرفنامه ٔ منیری ). مرغی است معروف . (آنندراج )... طائری است مشابه به کبک ، لیکن کوچکتر از او و این طائر مخصوص ولایتی است و در هندوستان نباشد مگر آنکه از آنجا آرند، چنانکه ... از کابل آورده بود و مؤلف در دهلی آن را دیده و تیهوج معرب آن است ... مؤلف گوید: ظاهراً به هندی آن را لواء نامند. (غیاث اللغات ). نام پرنده ای شبیه به کبک و کوچکتر از آن که شیشو نیز گویند. (ناظم الاطباء). فرفور. (صحاح الفرس از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). طیهوج . (دهار). ضُرَّیس . طیهوج . مرغی است بزرگتر از سار و خردتر از کبوتر و گوشتی نهایت لطیف و خوش طعم دارد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). پهلوی «تیهوک » ، معرب آن تیهوج و طیهوج ، در اورامانی «تهو» ... پرنده ای از نوع کبک که در اروپا و آسیا بسیار است و گوشت لذیذی دارد. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ) :
بدوان از بر خویش و بپران از کف خویش
بر آهوبچه یوز و برتیهوبچه باز.
تیهو به دهن شاخ گیایی دارد
و آهو به دهن درون گل رنگ به رنگ .
گل سرخ و پر تیهو، گل زرد و پر نارو
به شعر عشق این هردو کنند این هردو تن دعوی .
دل تیهو از چنگ طغرل بداغ
رباینده باز از دل میغ ماغ .
چو آهو و خرگوش یابد عقاب
نیارد به دراج و تیهو شتاب .
نباشد سوی چینه آهنگ ساز
نه تیهوسوی گوش آید فراز.
بنشان ز سرت خمار و خود بنشین
حیران چو به چنگ باز در، تیهو.
تیهو گفتابه است سبزه ز سوسن از آنک
فاتحه ٔ صحف باغ اوست گه فتح باب .
ز رشک آن خروس آتشین تاج
گهی تیهو برآتش گاه دراج .
ز عدلش باز با تیهو شده خویش
به یک جا آب خورده گرگ با میش .
ز تیهو و دراج و کبک و تذرو
نیابی تهی سایه ٔ بید و سرو.
شیر این سو پیش آهو سر نهد
باز اینجا نزد تیهو پر نهد.
مرا که عزلت عنقا گرفتمی همه عمر
چنان اسیر گرفتی که باز تیهو را.
دل یغما رهد از چنبر زلفش نپندارم
خلاص از چنگل شاهین میسر نیست تیهو را.
|| جایی را گویند در صحرا که آب در آن جمع شود و عرب غدیر خوانند. (برهان ) (از آنندراج ) (از انجمن آرا). غدیر و جایی در صحرا که آب درآن جمع گردد. (ناظم الاطباء).
بدوان از بر خویش و بپران از کف خویش
بر آهوبچه یوز و برتیهوبچه باز.
منوچهری .
تیهو به دهن شاخ گیایی دارد
و آهو به دهن درون گل رنگ به رنگ .
منوچهری .
گل سرخ و پر تیهو، گل زرد و پر نارو
به شعر عشق این هردو کنند این هردو تن دعوی .
منوچهری .
دل تیهو از چنگ طغرل بداغ
رباینده باز از دل میغ ماغ .
اسدی .
چو آهو و خرگوش یابد عقاب
نیارد به دراج و تیهو شتاب .
اسدی .
نباشد سوی چینه آهنگ ساز
نه تیهوسوی گوش آید فراز.
اسدی (گرشاسب نامه ص 68).
بنشان ز سرت خمار و خود بنشین
حیران چو به چنگ باز در، تیهو.
ناصرخسرو.
تیهو گفتابه است سبزه ز سوسن از آنک
فاتحه ٔ صحف باغ اوست گه فتح باب .
خاقانی .
ز رشک آن خروس آتشین تاج
گهی تیهو برآتش گاه دراج .
نظامی .
ز عدلش باز با تیهو شده خویش
به یک جا آب خورده گرگ با میش .
نظامی .
ز تیهو و دراج و کبک و تذرو
نیابی تهی سایه ٔ بید و سرو.
نظامی .
شیر این سو پیش آهو سر نهد
باز اینجا نزد تیهو پر نهد.
مولوی .
مرا که عزلت عنقا گرفتمی همه عمر
چنان اسیر گرفتی که باز تیهو را.
سعدی .
دل یغما رهد از چنبر زلفش نپندارم
خلاص از چنگل شاهین میسر نیست تیهو را.
یغما.
|| جایی را گویند در صحرا که آب در آن جمع شود و عرب غدیر خوانند. (برهان ) (از آنندراج ) (از انجمن آرا). غدیر و جایی در صحرا که آب درآن جمع گردد. (ناظم الاطباء).
فرهنگ عمید
پرنده ای شبیه کبک، اما کوچک تر از آن، با گوشتی لذیذ و پرهای خاکستری مایل به زرد و خال های سیاه رنگ در زیر سینه.
دانشنامه عمومی
تیهو (نام علمی: Ammoperdix griseogularis) نوعی کبک از راستهٔ ماکیان سانان و تیرهٔ قرقاولان است. زیستگاه این پرنده از جنوب شرقی ترکیه، سوریه و عراق در غرب تا پاکستان و ایران در شرق امتداد می یابد.
دکتر:، العلوی، هادی، «(عالم الطیور والحیوانات) »، دارالعودة، بیروت، لبنان، چاپ سال ۱۹۸۸ میلادی به (عربی).
زیستگاهش در دامنه کوه ها و تپه های پر شیب و فراز کوهستانی باز و سنگلاخ و اطراف چشمه ها و در پشتخه های کوه زیر و دره ها و شیب و فراز کوه ها دیده می شود، و در میان بوته ها و صخره لانه می سازد.
مشخصات ۳۵ سانتیمتر پرنده ای با سطح پشتی خاکستری، گلویی نخودی رنگ، با نوار حاشیه ای پهن و سیاه با راه راه عرضی و خیلی واضح پهلوها مشخص می شوند. منقار و پاهایش سرخ رنگ است.رنگ خرمائی شاه پرهای کناری دُمَش در پرواز نمایان می گردد. معمولاً جفت جفت یا به صورت دسته های کوچک دیده می شوند. اما در زمستان به صورت گله های بزرگ هستندهنگام خطر کمتر پرواز می کند و بیشتر به سوی سربالایی کوهستان می رود تا خود را از خطر دور سازد. در بهار و تابستان پرنده ای پر صدا است. و همچنین از اول پاییز بمانند کبک دسته های بزرگتری از انان را می توان در طبیعت مشاهده نمود. ∗
این پرنده در فصل جفت گیری و تخم گذاری همیشه کنار تخم خود باقی مانده و از آن ها مراقبت کرده این پرنده حدود ۱۰ الی ۱۲ عدد تخم می گذارد. از نکات قابل توجه برای این پرنده که او را از سایر پرنده ها مشخص تر جلوه می دهد، قهر کردن این پرنده است که اگر شخصی به تخم های این پرنده دست زند، او از تخم ها سر باز می زند.وقتی بچه های تیهو سر از تخم در می آورند سریعاً لانه را ترک می کنند.
دکتر:، العلوی، هادی، «(عالم الطیور والحیوانات) »، دارالعودة، بیروت، لبنان، چاپ سال ۱۹۸۸ میلادی به (عربی).
زیستگاهش در دامنه کوه ها و تپه های پر شیب و فراز کوهستانی باز و سنگلاخ و اطراف چشمه ها و در پشتخه های کوه زیر و دره ها و شیب و فراز کوه ها دیده می شود، و در میان بوته ها و صخره لانه می سازد.
مشخصات ۳۵ سانتیمتر پرنده ای با سطح پشتی خاکستری، گلویی نخودی رنگ، با نوار حاشیه ای پهن و سیاه با راه راه عرضی و خیلی واضح پهلوها مشخص می شوند. منقار و پاهایش سرخ رنگ است.رنگ خرمائی شاه پرهای کناری دُمَش در پرواز نمایان می گردد. معمولاً جفت جفت یا به صورت دسته های کوچک دیده می شوند. اما در زمستان به صورت گله های بزرگ هستندهنگام خطر کمتر پرواز می کند و بیشتر به سوی سربالایی کوهستان می رود تا خود را از خطر دور سازد. در بهار و تابستان پرنده ای پر صدا است. و همچنین از اول پاییز بمانند کبک دسته های بزرگتری از انان را می توان در طبیعت مشاهده نمود. ∗
این پرنده در فصل جفت گیری و تخم گذاری همیشه کنار تخم خود باقی مانده و از آن ها مراقبت کرده این پرنده حدود ۱۰ الی ۱۲ عدد تخم می گذارد. از نکات قابل توجه برای این پرنده که او را از سایر پرنده ها مشخص تر جلوه می دهد، قهر کردن این پرنده است که اگر شخصی به تخم های این پرنده دست زند، او از تخم ها سر باز می زند.وقتی بچه های تیهو سر از تخم در می آورند سریعاً لانه را ترک می کنند.
wiki: تیهو
گویش اصفهانی
تکیه ای: teyhu
طاری: ---------
طامه ای: teyhu
طرقی: teyhu
کشه ای: ---------
نطنزی: teyhu
واژه نامه بختیاریکا
تُهی
کلمات دیگر: