کلمه جو
صفحه اصلی

نظریه جهش بزرگ

دانشنامه عمومی

جهش بزرگ نظریه ای است که مدلی علمی از شکل گیری جهان شناخته شده ارائه می کند. این فرضیه در اصل به عنوان بخشی ازمدل چرخه ای (یا جهان نوسانی) مطرح شد که این مدل خود تفسیری از نظریه انفجار بزرگ است که در آن اولین رویداد کیهانی در نتیجه سقوط جهان پیشین رخ می دهد. البته نظریه جهش بزرگ می تواند در نتیجه به کار بردن تکنیک های گرانش کوانتومی حلقه در نظریه انفجار بزرگ نیز حاصل شود و در این صورت نیازی به چرخه ای بودن مدل نیست.
مدل های جهش بزرگ تاریخچه محکمی داشته و تا حد زیادی در زمینه های زیبایی شناسانه توسط کیهان شناسانی از جمله Willem de Sitter, Carl Friedrich von Weizsäcker George McVittie و جرج گامو (که تأکید کرد که "از دیدگاه فیزیکی ما باید به طور کامل دوره پیش از فروپاشی را فراموش کنیم.") تأیید شده بودند. با این حال این عبارت (جهش بزرگ) تا سال ۱۹۸۷ در ادبیات علمی استفاده نمی شد. تا اینکه از این اصطلاح در عنوان دو مقاله (به آلمانی) در Stern und Weltraum توسط Wolfgang Priester و Hans-Joachim Blome استفاده شد. این عبارت دوباره در سال ۱۹۸۸ در کتابی که Iosif Rozental با عنوان انفجار بزرگ، جهش بزرگ از زبان روسی (با یک عنوان متفاوت) به زبان انگلیسی ترجمه کرد و همچنین در سال ۱۹۹۱ در مقاله ای (به زبان انگلیسی) توسط Priester و نیکولاس بلومه در مجله نجوم و اختر فیزیک ظاهر شد. (این عبارت ظاهراً چند سال پس از افزایش آگاهی عمومی از مدل انفجار بزرگ در پی کشف ریزموج زمینه کیهانی توسط Penzias و ویلسون از عنوان یک رمان Elmore Leonard در سال ۱۹۶۹ سرچشمه می گیرد)
برخی از نظریه پردازان قایل به جهان نوسانی، معتقدند انفجار بزرگ صرفاً آغاز یک دوره انبساط است که به دنبال یک دوره انقباض رخ داده است. در این دیدگاه می شود گفت یک خرد شدن و فشردگی عظیم به دنبال یک انفجار بزرگ رخ می دهد، یا به زبان دیگر یک جهش بزرگ اتفاق می افتد. در نتیجه جهانی که ما در آن زندگی می کنیم می تواند در هر نقطه ای از توالی نامتناهی جهانها قرار گرفته باشد یا اینکه برعکس، جهان فعلی می تواند اولین نقطه در این توالی بی انتها باشد. اما اگر شرایط در فاز فاصله بین "پرش" ها را (با در نظر گرفتن 'فرضیه نخستین اتم' - شرایط فرضیه مه بانگ) بررسی کنیم به این نتیجه می رسیم که چنین شمارشهایی بی معنی هستند به دلیل اینکه هر وضعیت می تواند نشان دهنده یک تکینگی در زمان در هر مورد باشد (پس ویژگی های اساسی جهانهای متوالی یکی نیست).
ایده اصلی در پشت کوانتوم جهش بزرگ این است که وقتی چگالی به بی نهایت میل می کند رفتار کف کوانتومی (خمیر مایه مواد جهان) تغییر می کند. تمام به اصطلاح ثابتهای اساسی فیزیکی از جمله سرعت نور در خلاء لزومی ندارد در طول یک خرد شدن بزرگ ثابت باقی بماند، به خصوص در یک بازه زمانی که کوچکتر از آن است که در آن اندازه گیری ممکن باشد (یک واحد زمان پلانک تقریباً 10−43 ثانیه). بازه زمانی ای که نقطه عطف در آن رخ می دهد، از انقباض نهایی به انفجار بزرگ.

پیشنهاد کاربران

جهش بزرگ چیز گنده ای نیست که ما نتوانیم سر از راز و رمز های آن در آوریم. جهانی که در آن زندگی میکنیم عالم اول را تشکیل می دهد. پشت سر این عالم ۶ عالم دیگر نهفته اند که هرکدام با وقوع مه بانگ های متوالی خلق و آفریده خواهند شد. این ۶ عالم به صورت استعداد و قوه محض در بطن عالم فعلی نهفته و از دید مادی انسان پنهان و غیر قابل رویئت اند. زندگی انسان تصادفی بدون هدف و بدون معنی نیست. اندیشمندان مادی گرا میلی به چنین بحث هایی ندارند و اندیشمندان روح گرا هم تعریف صحیحی از هدف و معنای زندگی ارائه نداده اند، غیر از سه عالم دینی دین اسلام. در پایان راه پاداش و زندگی بهشتی و یا عذاب و زندگی جهنمی و آنهم بصورت جاودانه. گویا دیگر به اندیشیدن در مورد هدف و معنای زندگی از دیدگاه دیگری نیاز نداشته باشیم. با رباعیات و غزلیات و قصیده ها و ترجیع بند ها و قطعات و دیوان های عرفانی و آیات قرآن حال کنیم تا ببینیم تا که خدا چه میخواد؟
جهان دارای دو نوع زمان مکان می باشد : نسبی و مطلق. جهان دارای یک مختصات دیگر چهار بعدی هم ارز با مختصات چهار بعدی زمان - مکان می باشد که تاکنون اندیشمندان غربی و شرقی از وجود آن بی خبر مانده اند. این مختصات چهار بعدی توسط این حقیر با نام بیمکانی - بیزمانی طواف داده شده است. ابعاد آن از لحاظ مقدار عددی برابر اند با مقدار عددی ابعاد مکان - زمان.
اما این دو مختصات دارای دو ماهیت متضاد می باشند، نه به معنای ضدیت با هم بلکه به معنای تبدیل شدن به همدیگر و این عمل تبدیل شدن این ابعاد بنیادی ریشه حرکت موجود در جهان می باشند و حتا ریشه انرژی و جرم و ریشه چهار نیروی بنیادی علم فیزیک. برای جلو گیری از تکرار مکررات توجه خواننده گرامی را به صفحات دیگر این سایت معطوف میدارم. عنوان جستجو در اینترنت : گرانش کوانتمی، هندسه دیفرانسیل، هفت عالم، ازل یعنی چه؟ ابد یعنی چه؟، سری اجداد، مه بانگ، قوه خیال، روح، کل و جزء، اسفار اربعه، معنی تابناک، جدول ضرب اجداد، جان چیست؟ و نظریه ام .
نوسان جهان یعنی انقباض و انبساط. هر نوسانی به یک موج وابسته است و هر موجی دارای یک پریود. انقباض و انبساط هر کدام ۴۵ میلیارد سال طول می کشند و پریود ۹۰ میلیارد سال.
نظریه های ریسمان و ام و حلقه دارای نواقص مهمی میباشند.
۱ - اصل مطلق بودن مکان و زمان نیوتون را بطور کلی به دست فراموشی سپرده اند فقط مکان - زمان نسبی انشتین را در دست محاسباتی خود دارند. لذا در این بخش نیمی از مسالح جهان مفقود شده است.
۲ - با مختصات بیمکانی - بیزمانی که مفاهیمی دینی اند اما واقعیت عینی دارند و از لحاظ کمیت هم ارز مختصات مکان - زمان اند، بطور کامل بی اطلاع اند. این مختصات مثل مختصات معمولی مکان - زمان دارای دو بخش نسبی و مطلق است. در این بخش هم نیمی از مسالح جهان مفقود شده است. با مسالح مفقود شده چطور میتوان خلقت جهان را از لحاظ تئوریکی باز سازی کرد. چگونه می توان ریشه حرکت و گرانش را توضیح داد. بدون این ابزار ساختاری چگونه می توان جهش جهان و صحنه های قبل از مه بانگ و بعد از مه بانگ دوم را توضیح داد و به تصویر کشید.
۳ - درمورد فرم و محتوای جهان های موازی و مجموعه جهان ها پریشانی کامل بر خیالات و افکار نظریه پردازان حکم فرماست.
البته جوامع انسانی با سطح دانش فعلی تا بنا گوش غرق دانش اند و با آن میتوانند به سعادت زندگی زمینی برسند و نیازی به دانش بیشتر ندارند. اما نیاز انسان به معرفت و شناخت سیری نا پذیر است. تا شناخت مطلق خویش و خداوند گویا دست از جستجو بر نمی دارد. با نظریه های ریسمان و ام و حلقه نه می توان یک آجر ساخت و نه یک قالب پنیر ساخت و نه یک نان سنگک دو آتشه و نه یک لیوان آب زلال و گورا و یک لیوان شیر بدست آورد. این تئوری و نظریه ها را این حقیر با زبانی خیلی ساده و قابل درک برای همه پارسی زبانان با یک نظریه واحد تبدیل کرده ام و بدون فرمول های پیچده ریاضی که اساتید محترم دانشگاههای غرب آن فرمول های پیچیده خود ساخته را درک نمی کنند چه رسد به پهلوانان دینی که نه تنها فرمول های پیچیده بلکه داستان ۲دوتا۴تا هم برایشان مَتَل خاله خرسه محسوب می شود. پهلوان علی یارت.
شاخ و برگهای خشک و بدرد نخور جنگل های گیلان و مازندران، دماوند و الوند کوه، برگهای خشک بُته های کتیرای سلسله جبال البرز و زاگرس و جنگل های دره دالاهو جملگی فدای تار و ریسمان های آن سبیل های پر پشت آن پهلوانان دلیر راه حق و حقیقت باد. مخصوصا فدای جعد و پیچش و حلقه های سر آن تار و ریسمان های تا زیر گوش کشیده شده باد. تجلیل و تمجیدی بیش از این از دست و کلام این حقیر بر نمی آید.


کلمات دیگر: