کمی دورتر .
دور ترک
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دورترک. [ ت َ رَ ] ( ص تفضیلی ، ق مرکب ) کمی دورتر. اندکی دورتر :
چون بر حافظخویشش نگذاری باری
ای رقیب از بر او یک دو قدم دورترک.
چون بر حافظخویشش نگذاری باری
ای رقیب از بر او یک دو قدم دورترک.
حافظ.
|| بسیار دورتر، به این معنی «کاف » برای تعظیم باشد. ( غیاث ).پیشنهاد کاربران
دور ترک: اندکی دور.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۵۲۲ ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۵۲۲ ) .
کلمات دیگر: