(مَ. گَ ) (ص فا. ) قمارباز.
منگیاگر
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
منگیاگر. [ م َ گیا گ َ ] ( ص مرکب ) قمارباز. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
دنیا قمارخانه دیو است و اندر او
ما منگیاگران و اجل نقش بین منگ.
دنیا قمارخانه دیو است و اندر او
ما منگیاگران و اجل نقش بین منگ.
سوزنی.
رجوع به منگ شود.فرهنگ عمید
قمارباز: دنیا قمارخانهٴ دیو است و اندر او / ما منگیاگران و اجل نقش بین منگ (سوزنی: ۲۳۳ ).
کلمات دیگر: