کنده شده، کنده کاری شده
( اسم ) ۱ - کنده شده نقر شده کنده . ۲ - سوراخ شده . ۳ - ساییده شده . یا منقور بودن . کنده شدن : [ این جمله بر لوحه منقور بود . ]
( اسم ) ۱ - کنده شده نقر شده کنده . ۲ - سوراخ شده . ۳ - ساییده شده . یا منقور بودن . کنده شدن : [ این جمله بر لوحه منقور بود . ]