زیر نظر گرفتن تغذیۀ جمعیتها و جمعآوری اطلاعات مربوط به رژیم غذایی و گردآوری دادههای تنسنجشی و بیوشیمیایی و بالینی و محیطی
فرابینی غذایی
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{food surveillance} [تغذیه] زیر نظر گرفتن تغذیۀ جمعیت ها و جمع آوری اطلاعات مربوط به رژیم غذایی و گردآوری داده های تن سنجشی و بیوشیمیایی و بالینی و محیطی
کلمات دیگر: