کلمه جو
صفحه اصلی

حمضیه

لغت نامه دهخدا

( حمضیة ) حمضیة.[ ح َ ضی ی َ ] ( ع ص ) ابل... شتران باشنده در حمض. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || شتری که درحمض چرا میکند. ( اقرب الموارد ). رجوع به حمض شود.

حمضیة.[ ح َ ضی ی َ ] (ع ص ) ابل ... شتران باشنده در حمض . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || شتری که درحمض چرا میکند. (اقرب الموارد). رجوع به حمض شود.



کلمات دیگر: