( دل آگنده ) ( صفت ) غمین غمگین دل پر .
دل اگنده
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( دل آگنده ) دل آگنده. [ دِ گ َ دَ / دِ ]( ن مف مرکب ) آگنده دل. دل آکنده. دل آغنده. دل پر. که دل او از دیگری آکنده از کین یا قهر باشد :
شوند آگه ازمن که بازآمدم
دل آگنده و کینه ساز آمدم.
به کینه دل آگنده و جنگ جوی.
شوند آگه ازمن که بازآمدم
دل آگنده و کینه ساز آمدم.
فردوسی.
دلیران ایران پس پشت اوی به کینه دل آگنده و جنگ جوی.
فردوسی.
کلمات دیگر: