کلمه جو
صفحه اصلی

تساقب

لغت نامه دهخدا

تساقب. [ ت َ ق ُ ] ( ع مص ) نزدیک شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تقارب. ( از متن اللغة ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ).


کلمات دیگر: