مصدر دیگری است مخالجه را
خلاج
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خلاج . [ خ َ ] (ع اِ) نوعی از بردهای خطدار. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). نوعی از جامه های خطدار. (ناظم الاطباء).
خلاج . [ خ ِ ] (ع مص ) مصدر دیگر است مخالجه را. رجوع به مخالجه در این لغت نامه شود.
خلاج. [ خ َ ] ( ع اِ ) نوعی از بردهای خطدار. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ). نوعی از جامه های خطدار. ( ناظم الاطباء ).
خلاج. [ خ ِ ] ( ع مص ) مصدر دیگر است مخالجه را. رجوع به مخالجه در این لغت نامه شود.
خلاج. [ خ ِ ] ( ع مص ) مصدر دیگر است مخالجه را. رجوع به مخالجه در این لغت نامه شود.
کلمات دیگر: