کلمه جو
صفحه اصلی

حماقی

فرهنگ فارسی

جمع احمق

لغت نامه دهخدا

حماقی. [ ح َ / ح ُ قا ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ احمق. ( منتهی الارب ). رجوع به احمق شود.


کلمات دیگر: