مترادف چپر : برید، پست، چاپار، پرچین، کپر
برابر پارسی : پرچین
wattle, hurdle of wattled twigs
courier
hedge, wattle
برید، پست، چاپار
کپر
۱. برید، پست، چاپار
۲. پرچین
۳. کپر
چپر. [ چ َ پ َ ] (ترکی ، اِ) چاپار. شخصی که بحکم پادشاهان و امیران ، در هرمنزل او را سواری دهند تا با سرعت قطع راه کرده خبر ضروری برساند مثل ِ «داک چوکی » در هندوستان . (آنندراج ). مخفف چاپار که بمعنی پست و برید باشد. (ناظم الاطباء). قاصدی که کاغذها و امانات مردم را از جایی به جایی میرساند، درینصورت ترکی است مخفف چاپار. (فرهنگ نظام ). چاپار. پست . پیک . و رجوع به چاپار شود.
پوربهای جامی (از جهانگیری ).
استاد (از جهانگیری ).
جامی (از انجمن آرا).
شمس الدین باقانی (از لباب الالباب ).
بسحاق اطعمه (از انجمن آرا).
چپر. [ چ َ پ َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان چای پاره بخش حومه ٔ شهرستان زنجان که در 30هزارگزی شمال باختری زنجان ، بر سر راه عمومی واقع شده . کوهستانی و سردسیر است و 184 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ قلعه چای و قزل اوزن ، محصولش غلات و برنج ، شغل اهالی زراعت و راهش مالرو است . راه نیمه شوسه ٔ مهرآباد - زنجان هم از نزدیکی این ده میگذرد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
۱. دیواری که از چوب و علف و شاخههای درخت درست میکنند؛ پرچین.
۲. نرده.
۳. کلبۀ کوچکی که از شاخههای درخت و گیاههای خشک درست میکنند؛ کپر.
۴. گروهی انسان یا حیوان که دایرهوار گرد آمده و حلقه زده باشند.
۵. وسیلهای در دستگاه پارچهبافی و نواربافی که سرتارهای نوار را به آن میبندند.
۶. چرخ خرمنکوبی.
چاپار#NAME?
نردبان
۱نردبانی که از شاخه ی بلند و پرشاخه ی درخت،ساخته شود و برای ...
چوبی که در کنار بوته ی لوبیا یا انگور فرو کنند تا گیاه برای ...
یکی از چهارپایه ی آلونک مزرعه که پله هایی بر آن کنده شود ...