کلمه جو
صفحه اصلی

جانور کندرو

فارسی به عربی

دودة بزاقة

مترادف و متضاد

slug (اسم)
چارپاره، ضربت مشت، یک جرعه مشروب، حلزون بی صدف، جانور کندرو، ضربه سنگین زدن، گلوله بی شکل، جانور تنبل، گردونه کندرو، اسب کندرو، تکه فلز خام

tardigrade (اسم)
جانور کندرو، جانور تنبل


کلمات دیگر: