جای دیگر
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
عذر
مترادف و متضاد
بهانه، غیبت هنگام وقوع جرم، جای دیگر
جای دیگر، در مکان دیگر
فرهنگ فارسی
سوراخ مقعد
لغت نامه دهخدا
جای دیگر. [ ی ِ گ َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سوراخ مقعد. ( بهارعجم ) ( آنندراج ). مقعده. ( ناظم الاطباء ) :
پیش همه کس سر توقع خاری
آنروز که جای دیگرت میخارد.
پیش همه کس سر توقع خاری
آنروز که جای دیگرت میخارد.
شفائی ( ازبهار عجم ) ( آنندراج ).
کلمات دیگر: