چپه کردن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
انزعاج
مترادف و متضاد
اشفتن، مضطرب کردن، بر گرداندن، اشفته کردن، واژگون کردن، چپه کردن
احاطه کردن، غرق کردن، چپه کردن
پیشنهاد کاربران
upend
"she upended a can of soup over the portions"
"she upended a can of soup over the portions"
کلمات دیگر: