کلمه جو
صفحه اصلی

پخش شده

فارسی به عربی

مستفیض

مترادف و متضاد

diffused (صفت)
پراکنده، پخش شده

فرهنگ فارسی

ویژگی اطلاعات و داده‌ها و مانند آن که پخش یا توزیع شده باشد متـ . توزیع‌شده


فرهنگستان زبان و ادب

{distributed} [مهندسی مخابرات] ویژگی اطلاعات و داده ها و مانند آن که پخش یا توزیع شده باشد متـ . توزیع شده

جدول کلمات

منتشر


کلمات دیگر: