کلمه جو
صفحه اصلی

تامل کننده

فارسی به عربی

متردد

مترادف و متضاد

hesitant (صفت)
مردد، دو دل، تامل کننده

پیشنهاد کاربران

صبر و حوصله کردن

صبرکننده

فکر کردن

درنگ کردن

تاَمل یعنی فکر کردن - دقت کردن در امری - اندیشه کردن


کلمات دیگر: