کلمه جو
صفحه اصلی

زاوره

لغت نامه دهخدا

زاورة. [وَ رَ ] (ع اِ) زاوَرَة القطاة؛ آنجا که مرغ سنگخوار برای جوجه های خود آب حمل میکند. (اقرب الموارد).


( زاورة ) زاورة. [ وِ رَ ] ( ع اِ ) چینه دان. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).

زاورة. [وَ رَ ] ( ع اِ ) زاوَرَة القطاة؛ آنجا که مرغ سنگخوار برای جوجه های خود آب حمل میکند. ( اقرب الموارد ).

زاورة. [ وِ رَ ] (ع اِ) چینه دان . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: