آشکار . علنی
راست و روشن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
راست و روشن. [ ت ُ رَ ش َ ] ( ترکیب عطفی ، صفت مرکب ) آشکار. علنی. بی پروا :
همه را راست روشن ازکم و بیش
راست و روشن ستد برشوت خویش.
همه را راست روشن ازکم و بیش
راست و روشن ستد برشوت خویش.
نظامی.
و رجوع به راست راست شود.کلمات دیگر: