کلمه جو
صفحه اصلی

ذراوه

لغت نامه دهخدا

( ذراوة ) ذراوة. [ ذُ وَ ] ( ع اِ ) آنچه از چیزی برافتد. || ریزه کاه و جز آن که از گندم جدا شودآنگاه که گندم را بر باد کنند. || ذراوه ٔنبت ؛ ریزه گیاه خشک که باد برداشته و برده باشد.

ذراوة. [ ذُ وَ ] (ع اِ) آنچه از چیزی برافتد. || ریزه ٔ کاه و جز آن که از گندم جدا شودآنگاه که گندم را بر باد کنند. || ذراوه ٔنبت ؛ ریزه ٔ گیاه خشک که باد برداشته و برده باشد.



کلمات دیگر: