کلمه جو
صفحه اصلی

ذروردان

لغت نامه دهخدا

ذروردان. [ ذَ ] ( اِ مرکب ) حنجور. ظرفی که درآن ذرور نگاه دارند. دارودان. ( یادداشت لغت نامه ).


کلمات دیگر: